سلام به شما دوست عزيز... اولين كاري كه بايد انجام بديد اينه كه فكرش رو در ذهنتون كمرنگ كنيد چرا؟ ببينيد بايد در رابطه اي كه ايجاد ميشه(منظورم رابطه مقدس ازدواجه) فقط خود فرد به تنهايي كافي نيست اين خانواده ها هم هستند كه بايد فرد مقابل رو بپسندند چون شما در زندگيتون حتما به حمايت اونها نياز خواهيد داشت.پس اولا اگر مادر ايشون شمارو نپسنديدند ناراحت نشيد چون اين حق رو دارند كه ازتون خوششون بياد و يا خوششون نياد .همون طور كه پدر و مادر شما ميتونن در رابطه با پسري كه به خواستگاريتون مياد نظر بدن ولي اين نظرات نبايد نظرات اصلي باشن .نظر اصلي رو دو طرف(دختر و پسر) ميدن، توي اين مورد شما ميگيد كه فكر ميكنيد كه پسر هم از شما خوشش مياد پس بهترين كاري كه بايد بكنيد اينه كه منتظر باشيد ببينيد عكس العمل اونها چيه آيا پسر انقد شما رو ميخواد كه بتونه مادرش رو راضي كنه دوباره به خواستگگاري بياد و نظرش رو مثبت بكنه يا نه! بايد طوري پيش بياد كه خانواده او هم با اين وصلت موافق باشن و حامي باشن در غير اين صورت اگر بدون رضايت خانواده ش ازدواج بكنه و از خانواده ش طرد بشه ممكنه در چند سال اول زندگيش خوش باشه و لي مطمئنا نيرويي اون رو سمت خانواده ش ميكشونه و ممكنه ازتون خسته بشه چون شما رو مسبب جداييش از خانواده ش ميدونه. پس با يه دور انديشي درست ميتونيد راهتون رو پيدا كنيد. توي اين قبيل قضايا هيچوقت خودتون رو پايين نكشيد با صلابت باشيد و طمانينيه و غرور دخترانه تون رو حفظ بكنيد .و اين رو هم بدونيد كه با توكل بر خدا و سپردن به او اگر صلاح باشه اين وصلت صورت بگيره...داشتن رابطه اصلا درست نيست چون شما نميدونيد به هم ميرسيد يا نه! عفت ،وقار و غرور دخترانگيتون رو به راحتي زير پا نذاريد اگر اين نشد مورد بعدي!