وبلاگ :
رايحه ظهور زنجان
يادداشت :
با مادر شوهر عزيزمان!!!! چطور رفتار کنيم تا عزيزشان شويم
نظرات :
5
خصوصي ،
28
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
parinaz
سلام من سه سال پيش با يه پسري که کارآموزوکالت بودازدواج کردم همسرم بچه اول خانواده است وخيلي به مادرش وابسته است وهم مادرش به شوهرمن ،روزي ده دفعه بايدتلفني باهم صحبت کنن درضمن محل کارشوهرم نزديک خونه مادرشه روزي يکبارهم بايدهمديگروببينن،اين کارباعث شده که چيزايي که من نميخوام خانوادش بفهمن را همسرم لو بده، وباعث دخالت خانوادش بشه اين وضع اوايل خيلي عذابم ميداد اما الان تونستم باهاش کناربيام ولي باز خيلي وقتهاناراحت ميشم ازکاروکرداري شوهرم وهم خسته. نميدونم چيکارکنم که وابستگيشون کمتربشه.اگه ميتونيدکمکم کنيد.ممنون
پاسخ
مخالفت با چنين آدمهائي بر لجبازي اونها مي افزائد....با گذشت زمان و ورود بچه به زندگيتان تا حدي اين حل مي شود...