سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رایحه ظهور زنجان
 

اطرافمان را که خوب نگاه کنیم دختران مجردی را می بینیم که آرزوی یک ازدواج سعادتمندانه و مومنانه را دارند و این انتظاری بجا و بحق است اما مشکل جائی بروز میکندکه همین دختران با بعضی رفتارهایشان در این مسیر مانع ایجاد می کند.در این نوشتار به چند توصیه کلیدی به ایشان می پردازیم .قطعا تمام این موارد برای همه صدق نمی کند.

1. به اندازه دیده شوید.تصدیق می کنید که مردم که نمی توانند بیایند یکی یکی درب خانه ها را بزنند و دختران جوان دم بخت را جستجو کنند پس لازم است شما در محافل و مجامعی که در آن شان و حرمتتان حفظ می شود به اندازه لازم حضور داشته باشید به ویژه در محافل مذهبی مثل مساجد و حسینیه ها البته با نیت جلب رضایت خداوند نه صرفا جهت دیده شدن.این را گفتم چون بعضی از دختر خانم ها یا در کنج خانه با چیپس و پفک و تلویزیون و تلفن مشغولند یا برعکس دائما بدون رعایت شان و منزلتشان در حیاط یا سلف سرویس دانشگاه و امثالهم مشغول جلوه نمائی هستندکه در هر دو صورت برازنده ی یک دختر خانم نیست.برای حضور در اجتماع تعادل را حفظ کنید.

 2. درست دیده شوید.حتما می دانید که ناپاک ترین پسران هم برای ازدواجشان به دنبال دخترانی پاک می گردند (که البته خدای متعال مانع چنین ازدواجی می شود به استناد آیه 26 سوره مبارکه نور) لذا در انظار مردم عفیف و پاک حاضر شوید و در صورتیکه مانتوئی یا چادری هستید خواهشا کامل از این دو پوشش استفاده کنید چون معنی ندارد دختر خانمی چادر را مثل شنل به سر کند در حالیکه مانتوی قرمزش زیر آن جلوه نمائی کند یا موهایش از زیر چادر به وضوح در معرض دید نامحرم باشد یا دخترخانمی مانتو بدن نما به تن کنند یا روسری را آنچنان به سر کنند که نیمی از موی سرشان را بیشتر نپوشاند.به نظر می رسد خانم های مانتوئی باید نگاهی به خانم های مانتوئی لبنانی و چادری های گرامی هم باید زنان بحرینی را در حجاب ببینند.اینها را گفتم که بگویم مردم از کیفیت پوشش شما در موردتان قضاوت می کنند.

3.مودب باشید.من که تابحال کسی را ندیده ام که معتقد باشد که کم ادب است اما حتما شما هم اطرافتان انسانهای مودب زیادی را دیده اید و از نوع کلام و برخوردشان لذت برده اید(آدمهای متملق را نمی گویم)در هر صورت هر چقدر بیشتر مراقب اعمال و گفتارتان باشید خصوصا اینکه تمرین کنید خوب و بجا و به اندازه سخن بگویید برایتان بهتر است حالا برای اینکه متوجه شوید که چقدر مودب هستید کافیست نگاهی به رفتار و گفتارتان با پدر و مادر و اطرافیانتان بیاندازید.از خدا خواهیم توفیق ادب..بی ادب محروم ماند از لطف رب.

4.تحصیل در دانشگاه را لااقل موقتا متوقف کنید.خیلی سخت نیست فهم اینکه امروز پسران واجد شرایط ازدواج به نسبت دختران از سطح تحصیلات پائین تری برخوردارند که آنهم دلایل متعددی دارد که واضح ترین آنها خدمت مقدس سربازی است ،لذا هنگام انتخاب همسر هم به دنبال موردی با سطح تحصیلات پائین تر یا همسطح خودشان می گردند و البته این مورد ناشی از مسائل فطری مرد هاست که دوست دارند همه چیز تمام باشند جلوی همسرشان لذا با ادامه تحصیل و نیل به مدارج بالاتر فقط شانس ازدواج خودتان را کم می کنید پس توصیه اینست با توجه به اولویت ازدواج نسبت به تحصیلات لااقل موقتا به یک مقطع مناسب (ترجیحا کاردانی یا کارشناسی)اکتفا نموده و ادامه تحصیل را به بعد از ازدواج موکول کنید هرچند ادامه تحصیل بعد از ازدواج کمی سخت تر است ولی بهتر از مجرد ماندن است.به کنایه ها و سرکوفت های دیگران در این مورد اعتنا نکنید .

5.مرد رویاهایتان را فراموش کنید.دختران معمولا در خیالاتشان برای جزئیات زندگی آینده شان طرح و نقشه ها دارند بر عکس پسران،اما این خیالات خصوصا در مورد مرد زندگی شان گاهی دردسر ساز می شود.این را گفتم که خواهش کنم پسرانی را که از راه صحیح به خواستگاری تان می آیند را بی جهت و بدون تحقیق در احوالاتشان جواب رد ندهید صرفا چون شبیه مرد رویاهایتان نیست چون امکان دارد خیلی گزینه ها متعدد نباشد و بی همسر بمانید و بدانید هیچ زنی تابحال با مرد رویاهایش ازدواج نکرده شما هم منتظرش نباشید.

6.قیافه ی شما خوب است.شاید تابحال چند خواستگار به منزل شما آمده باشد و پس از یک جلسه اعلام انصراف کند که این اعلام انصراف می تواند دلایل متعددی داشته باشد از جمله نپسندیدن رفتار یا گفتار یکی از اعضای خانواده شما یا احساس اختلاف فرهنگی یا اقتصادی و...یکی از موارد هم شاید این باشد که آقا پسر چهره ی شما را نپسندیده باشد که مهم نیست به قول استاد قرائتی "بعضی از زن ها را آدم میبیند دماغشان مثل لامپ است و مرد هم لبانش مثل شتر ولی خوش و خرم و با عشق باهم زندگی میکنند."حالا حتما نیاز نبود استاد قرائتی هم بفرمایند چون اگر درست به اطرافمان نگاه کنیم خیلی از من و شما نا خوشگل تر ها هم ازدواج کرده اند.پس با حفظ اعتماد به نفس صبور باشید و امیدوار به رحمت پروردگارو روی خودتان عیب نگذارید.

7. از دوست پسر و رفیق اینترنتی برایتان همسر پاک و مومن در نمی آید.برای خودتان ارزش قائل باشید و اجازه ندهید قبل از طی مراحل لازم شرعی و عرفی هیچ پسری به حریم روح و جسمتان راه یابد چون به شدت متضرر خواهید شد و بدانید که مجرد ماندن بسی بهتر است از عرضه رایگان وجودتان به نااهلان.بدانید ،پسرهائی که در کوچه و خیابان یا محیط مجازی یا دانشگاه به شما ابراز علاقه و محبت یا اظهار نیاز می کنند و خواستار رابطه باشما(هر میزان از رابطه) می شوند عموماانسانهای متعادل و سالمی نیستند مگر اینکه راضی شوند بلافاصله و قبل از ایجاد هرگونه رابطه، رسما با خانواده به خواستگاری شما بیایند در غیر اینصورت این فرد یا طفل است یا شیطان صفت.در اینگونه روابط بی ضابطه بلاشک همیشه دختر خانم ها بازنده و متضرر می شوند.

8.هنر بیاموزید.خود شما هم اگر قرار باشدبرای برادرتان به دنبال همسری شایسته باشید ،دختری که فنون خانه داری اعم از خیاطی و آشپزی و .. را خوب فراگرفته یا خط خوشی دارد و احیانا نقاشی هم میکند در اولویت قرار می دهید تا دختری که بدون هیچ هنر و سررشته خاصی منتظر است پسرها درب منزلشان را از پاشنه در بیاورند.یادتان هست که :هنر برتر از گوهر آمد پدید.

9.اگر زیبارو هستید،زیبا خو هم باشید.خصوصیت منفی غرور و از خود راضی بودن بعضا دامن گیر کسانی که چهره ی زیبائی دارند می شود (مرد و زن هم ندارد) اما شایسته است دختر خانمی که از نعمت چهره ی زیبا برخوردار است مراقب باشد در دام غرور و تکبر بیجا گرفتار نشود چون با این خصوصیت بعد از ازدواج یا منزوی می شود یا دشمنان زیادی پیدا می کند و بالعکس چنین دختری اگر مسیر افتادگی و خضوع را در پیش گیرد به سرعت در بین خانم های خانواده ی همسرش محبوب و مورد احترام می شود.افتادگی آموز اگر طالب فیضی .. هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.

10.خوشبختی و عاقبت بخیری صرفا در گروی ازدواج نیست.انسان باید قدر لحظه لحظه های عمر خود را بداند به ویژه ایام مجردی را چون فردا روز حسرتش را می خورید چون اگر توفیق ازدواج برایتان ممکن شد ،پس از طی شدن دوران شیرین اول زندگی خیلی مسائل برایتان عادی می شود و طعم روزمرگی را خواهید چشید حالا وظیفه همسرداری و تربیت اولاد و احیانا کار و درس شما را گاهی به این حسرت وا می دارد که ای کاش قدر آرامش مجردی را بیشتر می دانستم تازه این در صورتیست که ازدواج موفقی داشته باشید و الا خدای نکرده ازدواجی که منجر به جدائی بشود که هیچ.اگر هم ازدواج مقدر شما نباشد که باز پشیمان می شوید که چرا ایام خوش نوجوانی و جوانی ام را به جای اینکه به انجام وظائف و کارهای روزانه ام بپردازم به فکر و خیال و حرص و جوش ازدواج گذشت و البته تجربه نشان داده که دخترانی که بانظم فکری و روحی و به روال معمول زندگی می کنند در ازدواج هم موفق ترند.خواندن کتابهای خوب،انجام عبادات و ارتباط قلبی با خدا،رفتار خوب با پدر و مادر و اطرافیان،صرف وقت بادوستان شایسته و پاک ،تفریح سالم ،فراگیری هنر و علم را می توان از مصادیق یک زندگی مجردی خوب دانست .

11.انتهای آیه دوم و آیه سوم سوره مبارکه طلاق را بخوانید و به آن ایمان داشته باشید.ضمنا اگر انشالله اهل توکل به خدای متعال و توسل به حضرات معصومین علیهم السلام هستید حتما شرایط دعا و توسل و موانع استجابت دعا را هم فرابگیرید.به امید عاقبت بخیری همه دختران و پسران ایران اسلامی عزیز.والی الله عاقبه الامور.والسلام



نوشته شده در تاریخ شنبه 90/12/27 توسط rayehezohur

 

دخترک روی نیمکت سنگی پارک نشسته و یک گل داوودی دستش گرفته. گل‌های داوودی بهترین گزینه برای این کار هستند؛ برگ‌هایشان زیاد است و هر بار مکرر و مکرر شما را به عشق احتمالی طرف مقابل امیدوار می‌کنند و آخرش آنقدر خرده گلبرگ تهش می‌ماند که خودتان را توجیه کنید نظر طرف مثبت بوده است. او هم همین کار را می‌کند و با کندن هر گلبرگ از خود می‌پرسد: دوستم داره؟ و یادش می‌آید که وقتی مسافت طولانی را با هم قدم می‌زدند و او کفش پاشنه بلند پوشیده بود هیچ‌توجهی به سختی وضعیت او نکرده بود و تاکسی نگرفته بود.و باز یک گلبرگ دیگر می‌کند و می‌پرسد: دوستم نداره؟و باز به خاطر می‌آورد که اگر دوستش نداشت روز تولدش را به یاد نمی‌آورد و در آن روز برایش هدیه نمی‌خرید.

نسرین و مرتضی مدتی است که نامزد کرده‌اند، اما نسرین هنوز هم شک دارد که مرتضی او را دوست دارد یا نه.باید قبول کنیم نسبت به دهه‌های قبل تشخیص احساسات و عواطف سخت‌تر و پیچیده‌تر شده است و براحتی نمی‌توان رفتار، خواسته‌ها و عملکرد کسی را به دوست داشتن یا نداشتن او تعبیر کرد.

سالیان پیش اگر پسری دختری را دوست داشت دنبالش راه می‌افتاد تا نشانی منزلش را پیداکند، بعد با هماهنگی یا بی‌هماهنگی برای خواستگاری پاشنه در بابای دختر را از جا می‌کند.اما امروز آقا چند سال دور و برطرف می‌چرخد و کلی هم خرج می‌کند، اما هنوز نه خودش نه طرف مقابلش تکلیفشان روشن نیست که همدیگر را چقدر می‌خواهند و ممکن است هرگز کار به ازدواج و حتی خواستگاری نکشد.به هر حال دختر‌ها این روزها باید زرنگ‌تر از سابق باشند تا تشخیص دهند کسی که حتی به عنوان خواستگار پا پیش می‌گذارد واقعا خواستگار است یا قصد دیگری دارد.حالا برای این‌که موضوع کمی روشن‌تر شود پای صحبت برخی خانم‌ها که دچار سوءتفاهم در مورد دوست داشتن یا نداشتن شده‌اند می‌نشینیم:به خاطر یک مشت ریال

ن ـ الف 32 ساله و مجرد است. او شغل خوبی دارد و یک دختر زبر و زرنگ به حساب می‌آید که فقط دلش می‌خواهد ازدواج کند و در زندگی هیچ چیز دیگری کم ندارد. او می‌گوید: چندی پیش یکی از آشنایان فردی را به عنوان خواستگار معرفی کرد.یکی دو جلسه با هم صحبت کردیم و او به اتفاق مادرش به خواستگاری آمد، اما همین که موضوع کمی رسمیت گرفت شروع کرد به پول قرض کردن.

اوایل به بهانه جا گذاشتن کارت اعتباری و این حرف‌ها بود، اما کم‌کم دیدم دارد عادتش می‌شود. به همین دلیل من یک بار از او درخواست قرض کردم و او به صراحت گفت نمی‌تواند چنین خواسته‌ای را برآورده کند در حالی که او خودش ادعا می‌کرد درآمدش بد نیست.به نظر من این آدم به هوای پول آمده بود و اثری از دوست داشتن غیر از کلام در او دیده نمی‌شد و من او را رد کردم.

نادره ـ س نیز دختری 26 ساله است که در آستانه ازدواج قرار دارد. او می‌گوید قبل از این‌که نامزد کنم با شخصی آشنا شده بودم که ادعا می‌کرد خیلی مرا دوست دارد، اما محال بود برای من خرج کند، مرا مهمان کند یا برای من آژانس بگیرد. به نظر من مردی که از پولش گذشت از جانش هم می‌گذرد!از ماست که بر ماست

عده‌ای از خانم‌ها ازدواج خود و عده‌ای دیگر از خانم‌ها را سخت می‌کنند. چگونه؟ ملاحظه بفرمایید:‌نسرین صفایی، مشاور خانواده معتقد است گرچه ما بالارفتن سن ازدواج را بیشتر متوجه تغییر نگرش‌های دختران می‌دانیم، اما واقعیت این است که مردان نیز برای پذیرفتن تعهد ازدواج آمادگی کمتری نسبت به سابق دارند و سخت‌تر وارد تعهد ازدواج می‌شوند. اما نیاز به آرامش و کمال که در خانواده محقق می‌شود می‌تواند آنان را به این سو سوق دهد.وی رواج روابط خارج از چارچوب خانواده را نیز در این بین موثر می‌داند و معتقد است مقید نبودن برخی دختران و صبور نبودنشان تا زمان ازدواج هم برای ایشان و هم برای دختران دیگری که در انتظار ازدواج برای برقراری رابطه‌ای پایدار و مطمئن هستند مشکلات زیادی فراهم می‌کند.وی بالا رفتن آمار طلاق و موضوع به اجرا گذاشتن مهریه را نیز عامل دیگری می‌داند که مردان تن به ازدواج ندهند زیرا آنان از پیامدهای احتمالی عدم موفقیت‌آمیزشدن رابطه وحشت دارند و از سوی دیگر مردان تمایلی به خروج از منطقه آسایش و فراغ خاطر خویش و گام نهادن به یک زندگی مملو از مسوولیت، سازش و از خودگذشتگی‌ ندارند.

آیا او شما را دوست دارد؟روانشناسان معتقدند دوست داشتن نشانه‌هایی دارد که نمی‌تواند آن را پنهان کرد چنان که دوست نداشتن علائمی دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت:شما را در تعلیق نمی‌گذارند و به هر دری می‌زنند تا به دستتان بیاورند.ملاحظه شما را می‌کنند و به شما و خانواده‌تان احترام می‌گذارند.نگاهشان شما را دنبال می‌کند و عشق در آن موج می‌زند.رفتارش با شما خاص است و علاقه‌مندی‌های شما را با اشتیاق دنبال می‌کند.از آینده و جدی شدن روابط با شما صحبت می‌کند و از این موضوع طفره نمی‌رود.افتخار می‌کند که شما را به دوستان یا خانواده‌اش معرفی کند و تغییرات کوچکی که در ظاهرتان می‌دهید متوجه
می‌شود.اگر برخی فامیل‌هایش به شما کمی حسادت می‌کنند، می‌توانید مطمئن باشید که او به شما متفاوت‌تر از دیگران نگاه می‌کند.اگر آمدن شما باعث شده که برنامه زندگی‌اش تغییر کند، بدانید که جایگاه خاصی را برایتان در نظر گرفته است. یک مرد عاشق حساب زمان از دستش می‌رود و قرارهایش از زمان مقرر فراتر می‌رود.برنامه‌های آینده‌اش را با شما تنظیم می‌کند و نشان می‌دهد آماده ازدواج است.دوست داشتنی باشیدپیش از این‌که بخواهید دوست داشته شوید باید دوست داشتنی باشید. برای این کار بهانه‌جویی و وسواس در مورد رفتار و گفتار شخص مورد علاقه‌تان را کنار بگذارید و رفتاری آرام داشته باشید.ایده‌آل‌های خود را بشناسید و فقط به خاطر این‌که از تنهایی در بیایید دنبال ازدواج نباشید.اگر مردی در شأن شما با شما رفتار نمی‌کند ارتباط را قطع کنید و منتظر تغییر رفتار و تبدیل او به یک خواستگار درست و حسابی نباشید.تغییر در رابطه را به دست زمان نسپارید. اگر چیزی امروز وجود ندارد فردا بدتر هم می‌شود.

تنها کسی که در رابطه می‌توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای نامشروع دارند دوری گزینید. آنان اغلب با کسانی که به درخواستشان پاسخ نمی‌دهند ازدواج می‌کنند. برای رفتاری که خواستگارتان با شما دارد، حد و مرز بگذارید و اگر چیزی ناراحتتان می‌کند، حتما با او درمیان بگذارید.او را برای ازدواج هول نکنید و پیشنهاددهنده خواستگاری شما نباشید.لزومی ندارد طرفتان همه چیزتان را بداند خصوصا تا وقتی قرار نیست با او ازدواج کنید.آنقدر مجذوب او نشوید که خود را دست کم بگیرید.یک خائن همیشه خائن است. اگر رابطه‌ای را با دیگری به خاطر شما به هم زده است شما هم منتظر این اتفاق در مورد خودتان باشید.

مردها طوری با شما رفتار می‌کنند که خودتان اجازه می‌دهید رفتار کنند.در نرمش نشان دادن، هر دو طرف باید یکسان عمل کنند. هر مراسم خواستگار‌‌ی قرار نیست به ازدواج ختم شود.شخصیت خواستگار را خوب بررسی کنید و بیخودی دل نبندید و موضوع را جدی نگیرید.نسبت به کسی که برای خواسته‌های بحق شما انعطاف نشان نمی‌دهد، متعهد نشوید.



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/12/24 توسط rayehezohur
کسانی که در غم اندوه به هم خوردن رابطه یی هستند، گرایش خیلی زیادی دارند که دقیقا برعکس آنچه که باید را انجام دهند. به همین خاطر گاهی صدمه ی جبران ناپذیری را به رابطه شان می زنند. در هر فاجعه یی، اولین قدم متوقف کردن خونریزی و بعد حل مشکل است. رابطه ی عاطفی شما هم از این امر مستثنی نیست. زن ها دنبال مردهای قوی هستند که بتوانند از آن ها محافظت کنند و مردها به هیچ وجه به زن هایی که به آن ها اجازه نمی دهند هر کاری که می خواهند بکنند، احترام نمی گذارند پس اگر می خواهید عشق سابق تان را دوباره به رابطه برگردانید چند اشتباه زیر را مرتکب نشوید.
با ترک این ده اشتباه به خودتان ثابت خواهید کرد که ارزش یک عشق واقعی را دارید.

1) بیش از حد مهربان نباشید
نباید این قدر راحت هر چه طرف تان می گوید را گوش دهید و انتظار داشته باشید که رابطه تان هم خیلی عالی باشد! اینطور در موردش فکر کنید؛ در همه ی داستان های خوب یک تضاد یا کشمکش وجود دارد. در فیلم جنگ ستارگان، هم آدم های خوب بودند و هم آدم های بد! پس این تضادهاست که باعث جالب و جذاب شدن مسایل می شود و یک رابطه بدون تضاد و کشمکش واقعاً خسته کننده خواهد شد. خیلی مهربان و خوب بودن یعنی منفعل، بی اعتماد به خود مضطرب و قابل پیش بینی هستید. یادتان باشد که برای روشن کردن شعله ی آتش، اصطحکاک لازم است پس روی حرف خودتان بایستید.

2) او را مجبور نکنید
نمی توانید با یک بحث منطقی رابطه تان را از نو بسازید. شاید بتوانید برای خودتان دلیل و منطق بیاورید. اما برای طرف مقابل تان نمی توانید
شما نمی توانید یک نفر را قانع کنید دوست تان بدارد یا بخواهد که با شما باشد. احساسات به این طریق عمل نمی کنند. قلب انسان ها واکنشی است. نه منطقی، پس به جای این که با بحث منطقی طرف تان را برگردانید، کارهای دیگری انجام دهید تا قلب او واکنش دهد.

3) التماس نکنید
خیلی ها برای نگه داشتن طرف شان دست به عجز و لابه می زنند؛ «خواهش می کنم نرو، هر کاری که بخواهی برایت می کنم...» به هیچ وجه این کار را نکنید! این هیچ شباهتی به یک رابطه ی عاشقانه ندارد. شاید برای چند وقت طرف مقابل با شما بماند، اما همه احترامتان را پیش او از دست خواهید داد. این یعنی به محض این که یک نفر بهتر سر راه او قرار بگیرد، شما را ترک می کند.

4) مرتب هدیه نخرید
تا به حال شنیده اید: «عشق من را نمی توانی بخری!» شاید وقتش شده خوب به این حرف گوش کنید. گل و هدیه برای تشکر یا ابراز عشق هستند، اما برای شما جذابیت نمی خرند. در واقع، حتی می تواند تنفر آور هم باشد. این کار به طرف تان می گوید که شما فکر می کنید به اندازه ی کافی خوب نیستید و نمی توانید روی خوبی های خودتان تکیه کنید. به همین خاطر برای پوشاندن اشکالات خود برای او هدیه می خرید.

5) هر 5 دقیقه یکبار نگویید «دوستت دارم»
افتادن در دام این اشتباه خیلی ساده است، این که بخواهید تند و تند به طرف تان بگویید که چقدر برای تان ارزش دارد و چقدر دوستش دارید. خسته کردن طرف تان با «دوستت دارم» ها چندان کار رمانتیکی نیست.
احساسات قوی شما ممکن است تنها چیزی باشد که طرف تان را از شما دور کرده است، چون نشان می دهد که گدای عشق و محبت هستید.

6) تفاوت های جنسی را فراموش نکنید
خیلی وقت ها افراد نمی توانند نظر جنس مخالف شان را به خود جلب کنند، چون کارهایی انجام می دهند و طوری رفتار می کنند که نظر خودشان و هم جنسان شان را جلب می کند. مردها و زن ها به چیزهای مختلفی جذب می شوند. نمی توانید از چیزهایی که برای خودتان جذاب است برای جلب توجه جنس مخالف استفاده کنید.
مثلامردها بیشتر جذب ظاهر زن ها می شوند.در حالی که برای زن ها بیشتر شخصیت مردها مهم است.
این به آن معنی نیست که مردها نباید به ظاهرشان برسند یا زن ها نباید سعی کنند آدمهای خوبی باشند. معنی آن این است که باید تلاش تان را بکنید که روی چیزهایی که برای طرف مقابل تان جذاب است بیشتر کار کنید.

7) همه قدرت را به او ندهید
طوری رفتار نکنید که اگر طرف تان شما را ترک می کند انگار زندگی تان به پایان رسیده است. این کار همه قدرت را به او می دهد و باعث می شود شما یک بدبخت بیچاره به نظر برسید که هر کس می تواند شما را راحت دور بیندازد. این چیز جالبی نیست و فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که یک فرد جدید از راه برسد. اگر می خواهید طرف تان را برگردانید باید احترام خودتان را نگه دارید.

8) در دام ظاهر و پول نیفتید
فرهنگ ما طوری است که همه تصور می کنند ظاهر و پول برای همه در درجه اول اهمیت قرار دارد. اما واقعیت این است که مردم ما با این قدر کوته بین نیستند، مخصوصاً وقتی رابطه یی نزدیک با طرف مقابل داشته باشید. ظاهر و پول نمی توانند پایه و اساس یک رابطه ی پایدار را بسازند. این ها فقط مثل پرده ی خانه می مانند که بعد از یک مدت کهنه شده و دل صاحبخانه را می زند. بعضی ها اشتباه کرده و می گویند: «فوقش اینقدر پول از دست می دهم، اما باز او را به دست می آورم. نه! باید وارد عمل شوید و برای برگرداندن عشق تان اقدام کنید.

9) اشتباه نشانه ها را درک نکنید
وقتی طرف مقابل تان می خواهد برای اصلاح اوضاع به شما فرصتی بدهد، یک نشانه وجود دارد. باید این نشانه ها را درست درک کنید تا دچار اشتباه نشده و به موقع به آن نشانه ها واکنش دهید. این مورد کمی سخت می شود، اما می توانید در مورد رفتارهای انسانی مطالعه کنید. مخصوصاً در مورد دینامیک های مرد و زن و روابط عاشقانه، وقتی اطلاعات تان در این زمینه زیاد شد. آن وقت می توانید با نشان دادن علامت های خاص خودتان، شروع به تأثیر گذاری و گرفتن کنترل هر رابطه یی کنید.

10) کمک بگیرید!
خیلی ها با اشتباهات مختلفی که پشت سر هم مرتکب می شوند، رابطه شان به طور دردناکی به هم می خورد.
در این گونه مواقع اکثر افراد نمی دانند چه باید بکنند، اما اگر وقت بگذارید و کمی در مورد روانشناسی و نیازها و امیال پایه یی انسان مطالعه کنید، می توانید کنترل از دست رفته رابطه را برگردانده و دوباره دل طرف تان را به دست آورید. باید تلاش کنید و این یعنی کمک بگیرید.



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 90/12/16 توسط rayehezohur

    1- در حال حاضر مهم‌ترین دلیل طلاق در ایران مسایل جنسی است. بدون رودربایستی باید هشدار داد که دانش جنسی خود را با کلاس‌ها و کتاب‌های خوب و سوال کردن از متخصصان بالا ببرید، به شدت تاکید دارم به سلیقه جنسی خود احترام بگذارید؛ مثلا اگر خواستگار شما بسیار لاغر است و شما از فردی توپرتر خوشتان می‌آید، اگر چیزهای خوب دیگرش را پذیرفته اید، خوب است به او نیز این سلیقه خود را اطلاع دهید تا کمی تغییرش دهد. اصلا خوب نیست که بعدا حسرت چهره و تیپ یکی دیگر را بخورید. خیلی ظریف باید از شباهت نیازهایی از این دست در خود و نامزد مطلع بود تا بعدا گرفتاری ایجاد نشود.

2- وقتی خودشیفته هستی، ازدواج نکن زیرا همیشه احساس می‌کنی حرف‌های تو، سلیقه تو، طرز حرف زدن تو، مطالعات تو، دین‌داری تو، اخلاقیات تو و سکوت‌های تو خیلی خاص‌اند و همسرت باید فعلا تو و رازهای نبوغت را کشف کند.

 آدم‌های خودشیفته به راحتی توانایی نادیده گرفتن احساسات و شعور دیگران را دارند و ممکن است به خودشان حق بدهند به راحتی خیانت کنند

3- مراقب آدم‌هایی باش که ظاهر اجتماعی موفقی دارند و خیلی حواسشان به همه جزییات زندگی تو هست! گاهی این افراد زمینه اختلال شخصیتی پارانویا دارند یعنی شک و بدبینی. بدبین‌ها زندگی خود و شما را پس از ازدواج جهنم می‌کنند. ایشان استعدادی عجیب و هوشی سرشار و عقلی ناقص دارند! تمام هم و غمشان این است که تو در نامزدی قبلی خود چه تجربیاتی داشته‌ای، کدام رستوران‌ها رفته‌ای. همه ساعاتی که باید صرف رشد تو در ارتباط عاطفی‌ات شود، حرام قانع کردن یک آدم مریض می‌شود. در دوره نامزدی می‌شود رفتارهای افراد شکاک را شناخت. یادت نرود شکاک ویروسی به تو می‌زند که بعدا توجه نرمال یک آدم نرمال را خیلی کم و ناکافی ببینی. 

4- مراقب باش خیلی کمال‌طلب نباشی زیرا کمال‌طلب چنان همه چیز را سخت می‌گیرد (نامزدی،مراسم عروسی، تشریفات بعد از ازدواج) که زندگی جهنم می‌شود. کمال‌طلب‌ها فقط وارد بخش‌هایی از زندگی می‌شوند که برنده بشوند و لذت بسیاری از فرصت‌های ناب زیستن را از دست می‌دهند.

 5- این روزها مراقب "چسبندگی عاطفی" هم باید بود. دختران و پسرانی هستند که به شدت احتیاج دارند که شما حالشان را خوب کنید در حالی‌که ما در زندگی خودمان بیشتر موظفیم حال خود را ردیابی کنیم. مردانی این چنین توقع دارند که شما همیشه خوشگل و مرتب و خوش‌اخلاق باشید. این مردان درکی از همسرشان دارند شبیه مادر. مادر، زنی است که همیشه در دسترس، مهربان و حامی است. همسر اگر این چنین باشد اول از همه خودش در هم می‌شکند زیرا ما بناست فقط با فرزندانمان تا این حد در دسترس باشیم. برای شوهر باید همسری کرد.

6- هر چقدر نگران اعتیاد به مواد مخدر در نامزدتان هستید، بترسید از این‌که طرف اعتیاد هیجانی داشته باشد یعنی همیشه باید چیزی جدید در زندگی‌اش باشد تا او احساس رضایت کند. حالا این ممکن است با تغییر زودبه‌زود شغل و رشته تحصیلی و مطالعات آزاد او باشد یا ممکن است وارد ارتباط‌های او بشود و هر از گاهی باید ارتباطی موازی را تجربه کند تا شما را دوست داشته باشد. چنین ازدواج‌هایی خطرناکند زیرا دایم باید همسرتان را بپایید تا دمی به خمره نزند.

7- شاید از فلسفه ازدواج شنیده باشید. ازدواجی موفق است که همه چیز شما نباشد. ما حال خوبمان را از چند منبع می‌گیریم: خانواده خود، کار خوب، تحصیلات، تاثیرگذاری اجتماعی، دوستان خودمان و ازدواج. وقتی همه حال خوب خود را به عهده همسر بگذاریم یا نامزدتان به عهده شما ‌بگذارد، بازی بسیار خطرناکی آغاز شده است زیرا هیچ انسانی چنین قابلیتی ندارد که در درازمدت شما را خوشحال نگه دارد.

8- نیم‌نگاهی به روابط نامزدتان با خانواده‌اش بیندازید زیرا الگوی رابطه او با مادر و پدرش کلیدهای زیادی در اختیار شما قرار می‌دهد. مثلا در دوره نامزدی هر بار که با نامزدتان بیرون رفته‌ای مادرش 10 بار تماس گرفته است یا مادر خانم شما دایم ساعت ورود و خروج این دختر 25 ساله را چک می‌کند. معنی‌اش این است که در این خانه فضای کنترل زیادی حاکم است و خانواده برای حریم شخصی خیلی اهمیت قایل نیستند. بنابراین اگر روزی دیدید همسرتان (دختر این خانواده) دارد پیامک‌های تلفن همراه تو را بدون اجازه شما می‌خواند، نباید شاخ دربیاورید زیرا به حریم شخصی او احترامی نگذاشته بودند که الان او این کار را بلد باشد.



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/12/14 توسط rayehezohur

1- مردم فیجی اعتقاد دارند، روح مرد مجرد به بهشت نمی رود و چنانچه مردی پیش از ازدواج از دنیا برود، روحش به خاکستر تبدیل شده و تا ابد در عذاب می ماند.

2- مردم جزیره ای کوچک در فیلیپین معتقدند زن تا پیش از ازدواج دارای روح نیست.

3-در گذشته در روم، عروس ها به جای دسته گل دسته ای سیر یا رزماری به دست می گرفتند که نشان باروری و خوش یمنی بود.

4- از آنجا که سفید، رنگ عزاداری در برخی کشورهای شرقی است، هندی ها معتقدند لباس عروس نباید سفید باشد.

5- در فرقه یهودیت در صورتی که جشن عروسی مربوط به آخرین دختر مجرد مادر عروس باشد، تاجی از برگ روی سر مادر عروس گذاشته و مهمانان دور او می رقصند

6- حلقه ازدواج در انگشت سوم دست چپ انداخته می شود زیرا مصریان معتقدند بودند رگی از این انگشت مستقیم به قلب می رود.

7- تور روی سر از قدیم نشان معصومیت و محافظت او از ارواح خبیث بود. در قدیم تور روی سر عروس به رنگ های زرد و قرمز و آبی نیز پوشیده می شد. تور سفید از دوران ویکتوریا مد شد و نشان این بود که عروس به قدری کافی ثروتمند است که بتواند سفید بپوشد.

8- در بسیاری از فرهنگ ها، داماد، عروس را در شب عروسی می دزدید و دوستان داماد نیز در این کار او را یاری می کردند. هنگام جاری شدن عقد داماد در سمت راست عروس می ایستاد و دست راست داماد برای استفاده از شمشیر جهت مبارزه با رقیب احتمالی آزاد می مانند.

9- تعدادی ساقدوش مامور ریختن گل در مسیر رسیدن عروس و داماد به محراب می شدند تا با این حرکت نمادین، مسیری شاد و زیبا برای زندگی آتی آنها بسازند.

10- در برخی کشورهای شرقی، ریختن دانه های برنج روی سر عروس و داماد، نوعی دعای باروری و نیکروزی است.

11- مهمانان درجه یک در برخی کشورها و در دوران گذشته تکه هایی از دنباله لباس عروس را به عنوان دفع شر، پاره می کردند.

12- کیک عروسی از زمان روم باستان نشانه شادی و خوشی بوده و در قرون وسطی، رسم بوسه عروس و داماد در کنار کیک، پررنگ شده است.

13- در برخی کشورهای آفریقایی دعای "امیدوارم 12 فرزند برای داماد بیاوری" نوعی آرزوی خوشبختی برای عروس است.

14- در اروپای قدیم کفش نوعی وسیله مقدس به شمار می رفت چرا که موجب بالا آمدن فرد از سطح زمین می شد و رسم بود در شب عروسی پدر عروس یک جفت کفش به داماد هدیه دهد و با این کار اختیار دختر خود را به او بسپارد.

15- در بریتانیای قدیم رسم بود که عروس در شب عروسی جاروی گردگیری شومینه را ببوسد زیرا جارو جهت زدودن خاکستر استفاده می شد و با این کار عروس متعهد به زدودن تیرگی های خود می شد!


16- در افغانستان قدیم داماد جهت خواستگاری تکه ای از موی عروس را می برید یا تکه ای آشغال به سمت عروس پرت می کرد!

17- در برخی کشورهای بودایی دختران از 9 سالگی شروع به دوختن لباس عروس خود می کنند و اگر تا پیش از 14 یا 15 سالگی ازدواج نکنند، ترشیده محسوب می شوند.

18- عروس های یونانی باور داشتند گذاشتن مقداری شکر یا قند در لباس عروسی، در زندگی آینده شان شادی به همراه می آورد.

19- به عنوان نماد باروری مردم ایرلند، پای مرغی آماده تخم گذاری را در شب زفاف به تخت عروس و داماد می بستند.

20- از آنجا که مرغابی ها یک بار جفت گیری کرده و تا آخر عمر با جفت خود می مانند، در کره رسم است که بهترین دوست داماد دو مرغابی چوبی را به عنوان کادوی عروسی به داماد بدهد.

21- در مصر نزدیکان عروس او را نیشگون می گیرند تا این نیشگون ها برایشان خوشی و شانس از سوی عروس و داماد به همراه بیاورد.



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/12/14 توسط rayehezohur

آخرش زود ازدواج کنیم یا دیر ؟

از بچگی به ما یاد داده ‌اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهد هستند و می‌خواهند با هم زندگی نو بسازند ، اما از کی ؟! 
آمار بالای طلاق سوالات زیادی مطرح می‌کند :  آیا ازدواج به اندازه کافی جدی گرفته نمی‌شود ؟  آیا زوج‌ ها خیلی جوان ازدواج می‌کنند ؟
از بچگی به ما یاد داده ‌اند که ازدواج پیوندی ثابت و ماندگار بین دو نفر است که عمیقاً به هم متعهد هستند و می‌خواهند با هم زندگی نو بسازند. ازدواج باید سرشار از عشق، همراهی، اعتماد، حمایت و شادی باشد.
اما وقتی جوان و در حال رشد هستیم، وقت این است که آزاد باشیم  و فردیتمان را رشد دهیم—یک شغل برای خودمان انتخاب کنیم ، مسافرت کنیم ، مستقل شویم. اینها چیزهایی هستند که به شکل زوج هم می‌توان انجام داد اما وقتی یک خانواده تشکیل می‌دهید، محدودتر می‌شوید.
 وقتی جوان ‌تر هستیم و دهه بیست سالگیمان را پشت سر می‌گذاریم، بعضی وقت ‌ها نمی‌دانیم که بعنوان یک "فرد" چه هویتی داریم. همین باعث می‌شود در رابطه ‌مان خود را گم کنیم. بیشتر زوج‌هایی که در سنین پایین ازدواج می‌کنند به خاطر همین عدم بلوغ احساسی و تجربیات محدود زندگی با طلاق روبه رو می‌شوند.
دختر و پسری که از 16-17 سالگی رابطه خود را شروع می‌کنند، احساس می‌کنند که ازدواج ، قدم بعدی برای آنها در دهه بیست زندگیشان است. بااینکه این می‌تواند موثر باشد اما خیلی مهم است که بدانند مشکلاتی هم در راه خواهد بود. بعنوان مثال، اگر به این دلیل که از دبیرستان فقط با یک نفر دوست بوده‌ اید و از او برای خود یک بت ساخته اید ، این را بدانید که وقتی بزرگ تر و بالغ تر شدید و به اجتماع راه پیدا کردید دیگرانی را خواهید دید و شناخت کامل تری از ازدواج و تعهد پیدا خواهید کرد .
همچنین داشتن امنیت مالی هم اهمیت زیادی دارد. مراسم عروسی خرج و مخارج بالایی دارد و چیزهایی مثل تهیه مسکن و شروع یک خانواده نیاز به مقدار زیادی پول دارد. وقتی جوان ‌تر هستیم، می‌توانیم بدون خرج پول زیادی زندگی را بگذرانیم اما وقتی به کسی متعهد شوید، خیلی مهم است که هر دوی شما ثبات مالی داشته باشید.
هیچ چیز بدتر از دعوا کردن بر سر پول یا بالا آوردن بدهی برای مخارج خانه نیست. این مشکلات ایجاد رنجش می‌کند و استرس زیادی بر رابطه وارد می‌کند. هرچه سنمان بالاتر می‌رود، یاد می‌گیریم که چطور بودجه ‌بندی کنیم و چطور مدیریت مالی داشته باشیم. لازم به ذکر نیست که وابستگی مالی به خانواده‌ ها هم فشار زیادی بر زوج وارد می‌کند.
اگر بدانید ازدواج کاملاً متعهد چیست، هیچوقت برای رسیدن به آن عجله نمی‌کنید. طلاق گرفتن سخت است. همه جدایی‌ها همینطور هستند اما طلاق بسیار مشکل سازتر است، مخصوصاً اگر پای بچه هم وسط باشد. در ازدواج کردن هیچوقت نباید عجله کنید. درست است که ازدواج قدم بسیار خوبی در زندگی می باشد که نشان‌ دهنده عشق و محبت است، اما نباید به آن بعنوان راهی برای مقابله با بی وفایی کسی که دوستش دارید ، به دست آوردن امنیت بیشتر یا نجات از تنهایی به آن نگاه کنید.
 ازدواج تعهدی واقعا جدی است و نباید آسان به آن نگاه کرد. وقتی هنوز جوان هستیم و فردیت خودمان را کشف نکرده ‌ایم، بهتر است این قدم را برای زمانی که بزرگتر و بالغ‌تر شدیم و از نظر مالی و احساسی ثبات و امنیت بیشتری به دست آوردیم، نگه داریم. 



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 90/9/10 توسط rayehezohur

سوال:

یه مدتی هست با یه پسری آشنا شدم علاقه زیادی هم بهش دارم اونم همینو میگه ولی چندوقت پیش بهم گفت نمیتونیم ازدواج کنیم..ظاهرا ازخانواده هایی هستن که ازدواج فامیلی قبول دارن و مامانش برای ازدواج دخترخالشو براش درنظر گرفته ..اشتباه من این بوده که بهش گفتم خیلی دوسش دارم ولی بعد ازاین حرفای من خیلی سرد شده وکمتر همدیگرو می بینیم.خیلی وقتا تا من زنگ نزنم هیچی نمیگه فقط منتظر تماس من هست..ما تودانشگاه باهم هستیم البته رشته هامون فرق میکنه.چیکار کنم که اونو برگردونم واقعا دوسش دارم لطفا راهنماییم کنید

جواب:

شما باید در ظاهر عقب بکشید خود این عقب نشینی اثر مثبت داره یعنی زنگ نزنید اگرم زنگ زد یه خورده سرد برخورد کنید یا جواب مختصر بدید که متوجه بشه اتفاقی افتاده و اگه گفت چی شده بهش بگید که این طور ادامه دادن که معلوم نیست به جایی برسه چه فایده ای داره و اگه این طور باشه بهتره روابط رو تمومش کنیم، اگه گفت باشه نترسید شما هم بگید باشه، اگه دلش پیش شما باشه یقین بدونید که برمی گرده و دوباره تماس می گیره پس اگه تماس گرفت جوابش رو بدید اما بازم خیلی تحویلش نگیرید که متوجه باشه ناراحتی شما ادامه داره

این کار رو اون قدر ادامه بدید که اون مطمئن بشه که شما حاضر نیستید بدون ازدواج باهاش ادامه بدید و وقتی که اون جلب شد کاری کنید که به سمت خواستگاری از شما پیش بره

در این مدت تدریجا برخورد رو بهتر کنید تا بیشتر جلب بشه اما یه کاری کنید که احساس کنه برخورد شما عکس العمل اظهار محبت اونه به عبارت دیگه باید احساس کنه سرش منت می ذارید که بهش محبت می کنید

خلاصه کلام اینکه باید مطلوب بشید و از طالب بودن دربیایید تا اون شما رو خوب تحویل بگیره

اینم بگم نکنه دلتون به حالش بسوزه و از این کار ناراحت بشید، چون پسر از طالب بودن خوشش میاد همون طور که دختر هم از مطلوب بودن خوشش میاد



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/2/28 توسط rayehezohur

سوال :

دختری هستم21 ساله تا حالا چندتا پیشنهاد از طرف پسرا داشتم ولی می ترسم بهشون جواب مثبت بدم در واقع نمیدونم نیت اصلی اونا چیه و موقعی هم که باهاشون صحبت میکنم نمیدونم چه طور مطرح کنم قصدشون چیه!

 

جواب

هنگامی که پسر پیشنهاد اشنایی می ده نمی شه فهمید که نیتش چیه چون ممکنه قصدش ازدواج نباشه اما بگه قصدش ازدواجه و در این زمینه هم کلی حرفهای قشنگ بزنه که اعتماد دختر رو جلب کنه اما همه اش برای فریب دختر باشه که عاشقش بشه و وقتی که دختر رو عاشق خودش کرد اونوقت برای خواستگاری هی امروز و فردا کنه تا دختر رابطه رو قطع نکنه یا اگه ببینه دختر خیلی عاشقشه حقیقت بگه که من برای دوستی حاضرم اما ازدواج نه و دختر هم بخاطر عشقش به او موافقت کنه تا بلکه بتونه به خیال خودش راضیش کنه که باهاش ازدواج کنه که زهی خیال باطل چون پسری که طالب دختر نیست اگه بفهمه که دختر طالبشه عقب نشینی می کنه

 

پس شما دنبال این نباشید که اول مطمئن بشید قصد پسر چیه اونوقت پیشنهاد اشنایی پسر رو قبول کنید چون تنها وقتی اطمینان کامل به قصد پسر حاصل می شه که با خانواده اش زنگ در خونه شما رو برای خواستگاری بزنه اما قبلش حتی در زمانی که شماره منزل رو می گیره هم اطمینانی وجود نداره چون همه اش ممکنه ظاهر سازی برای ادامه رابطه جهت عاشق کردن شما باشه البته نمی گم همه پسرها این طورند و قصدشون ازدواج نیست چون شاید خیلیاشون هم راست بگن و قصدشون ازدواج باشه اما مشکل اینه که به خاطر اینکه عده ای از این راه برای فریب دخترها استفاده می کنند تا پسر عملا قدم جلو نذاشته نمی شه اطمینان کرد که ار اوناییه که قصدش ازدواجه یا نه ؟

بنا بر این به نظر من وقتی پیشنهاد اشنایی از طرف پسری داده می شه سوال کنید هدفش دوستیه یا ازدواج، اگر گفت دوستی یا اینکه گفت فعلا دوست بشیم ببینیم چی می شه ردکنید اما اگه گفت اشنایی جهت ازدواج، بهش بگید من به رابطه بی حد و حصر حتی برای ازدواج اعتقادی ندارم و ارتباط رو تا حدی قبول دارم که شناخت اولیه ایجاد بشه به حدی که طرفین اجمالا هم رو برای ازدواج بپسندند و بعد کار از طریق خانواده ها پیگیری بشه و به خواستگاری رسمی برسه

اگه این طور بگید تکلیف رو از اول روشن کردید که رابطه برای پیدا کردن شناخت اجمالی به هدف رسیدن به خواستگاریه ، اونم اگه راست بگه و هدفش ازدواج باشه قبول می کنه و بعد شروع شما هم باید مواظب باشید که اولا ارتباط از حد شناخت اولیه جلوتر نره و ثانیا حالت رسمی و محترمانه داشته باشه و صمیمیت ایجاد نکنه چون عشق مثل خوابه و انسان نمی دونه کی خوابش می بره و اگه دل شما گیر افتاد اون وقته که خودت تمایل به قطع رابطه نداری

 

بعد از اینکه با چند جلسه صحبت شناخت اجمالی پیدا شد بهش بگید دیگه کافیه و باید از کانال خانواده اقدام کنی اگه گفت که شناخت در این مرحله کافی نیست بگو که خواستگاری به معنی ازدواج نیست ما در طول خواستگاری می تونیم خیلی بیشتر اشنا بشیم و تحت نظارت خانواده ها صحبت کنیم بدون اینکه بترسیم عشق زود هنگام ایجاد بشه و جلوی عقل ما رو بگیره و نتونیم عیوب هم دیگه رو ببینیم

 

اگه با این حرفها به سمت خواستگاری رفت نشونه صداقتشه اما اگه برای خواستگاری بهانه اورد یا قبول نکرد به نیتش شک کنید و رابطه رو سریعا قطع کنید



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/2/28 توسط rayehezohur

سوال:

سلام

 

همکلاسیم در مقطع ارشد زیاد ابراز علاقه کرد و قول ازدواج داد اما اکنون بهانه بیکاری می آورد و کلا سرد شده و حتی رو بر می گرداند و من هم مقابله به مثل میکنم البته چند روزی است و الان به او شک دارم که کسی دیگر باعث این سردی و بی مهری او شده است چه کنم با علاقه ام؟

 

جواب:

 

سلام

 

کی گفته وقتی یه پسر قول ازدواج می ده، واقعا هم قصد ازدواج داره و نمی خواد سوء استفاده کنه؟ من نمی گم همه پسرا این طورند اما وقتی یه عده ای با قول ازدواج سو استفاده می کنند چرا باید دخترا به صرف قول ازدواج اطمینان کنند و دلشون رو بدند؟ بعدشم مثل شما به مشکل بخورن بنا بر این تا وقتی کسی زنگ در خونه تون رو نزده باور نکن که قصدش ازدواجه

مشکل شما دخترا اینه که تا کسی قول ازدواج می ده فوری باور می کنید و دلتون رو بهش می دید و اگرم کسی بگه حرفش رو باور نکن گوش نمیدید

اگه قبلا گوش نمی دادی لا اقل الان گوش کن و بنا رو بر این بذار که قصدش هوسه مگر اینکه خلافش ثابت بشه یعنی تا عملا اقدام نکرده و به همراه خانواده برای خواستگاریت نیومده باور نکن که قصدش ازدواج باشه ، پس حالا که جلو نیومد حقشه که اصلا به طرفش نری و حتی اونو از دلت هم بیرون کنی و اصلا بهش فکر نکنی چون اگه این کار رو نکنی و طرفش بری بیشتر عقب نشینی می کنه بخاطر اینکه دختر برای پسر به مطلوبیتش زیبا است و اگه طالب بشه پسر فکر می کنه خبریه و طاقچه بالا می ذاره و بیشتر خوردت می کنه

 

و فکر می کنم یکی از اشتباهات شما هم همین بوده که دیر عقب کشیدی وگرنه کار به جایی نمی رسید که ازت رو برگردونه

بنا بر این کار درست اینه که بنا رو بذاری بر اینکه کاملا فراموشش کنی و اگرم طرفت اومد تا وقتی یقین نکردی که قصدش ازدواجه حتی جوابش رو هم ندی و بلکه این قدر طاقچه بالا بذار که به التماس بیفته.



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/2/28 توسط rayehezohur

من دختری 14 ساله هستم حدود 3ماهه که با پسر همسایمون که 17 سالشه دوستم و واقعا همدیگرو دوست داریم در واقع اصلا نمیتونم فراموشش کنم می خواستم بدونم که اشکالی داره ما همدیگرو میخوایم؟اگه میشه یکم راهنماییم کنید

 جواب:

 سلام دوست داشتنی اشکال نداره که زود به ازدواج برسه اما اگه قرار باشه تا سالها فقط دوست باشید به امید اینکه بعدا ازدواج کنید رابطه شما درست نیست چون اولا:ممکنه رابطه تون بعد یه مدت گناه الود بشه و در این سالها کلی گناه در نامه عملتون نوشته بشه و ثانیا:هیچ تضمینی نیست که نظر طرف شما در طول این همه سال عوض نشه و ثالثا: امکان داره در صورتی که بعد این همه سال که خواستگاری اومد بخاطر مخالفت خانواده ها نتونید ازدواج کنید و رابعا : امکان داره با مشورت خانواده ها به این نتیجه برسید که مناسب هم نیستید، و اگه به هر دلیل نتونید به هم برسید باید هرچی عشق دارید از دل بیرون کنید و این به شدت شما رو رنج خواهد داد و کلی باید زجر بکشید تا طرف رو فراموش کنید

بنا بر این در صورتی که امکان صحبت خانواده ها و مسلم کردن اصل ازدواج شما برای اینده وجود نداره عاقلانه ترین راه اینه که قطع رابطه کنید .



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/2/28 توسط rayehezohur
<      1   2   3   4   5   >>   >
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • آی تی ایران
  • قالب میهن بلاگ
  • ضایعات
  • انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس