یه روز توکارگروه فرهنگی رایحه ظهور تصمیم گرفتیم هم بریم هم ببریم اما قبل تصمیم ما یکی باید بطلبه ، درست حدس زدید ، می خواستیم بریم مشهد ، جایی که گنبد طلاش مثل خورشید وسط شهرش می درخشه ، شهری که می¬گن حج فقراست .
می خواستیم توجامعه امروز بصیرت جوانانمون را افزایش بدیم می خواستیم بریم زیارت ولی عارف به حقک ، می خواهیم ضامن آهو ضامن ما هم بشه تا با دونستنمون نیفتیم توچاه دنیا .پس تصمیم گرفتیم اختتامیه کلاسهای فرهنگی را همراه با همایش جوانان وجنگ نرم در مشهد برگزار کنیم . زمان حرکت رو 3 تا 8 تیر قراردادیم ماه رجب ، ماه زیارتی امام رضاست .توکاروان ما دانشجویان ودانش آموزان نمونه می درخشیدند.
کارها رو با توکل به خدا شروع کردیم ...
زمان حرکت فرا رسید ظهر پنجشنبه 3 تیر باید تا شب می رسیدیم قم . می خواستیم حرم خواهر امام رضا(ع)را هم زیارت کنیم ، خیلی ها اولین بارشون بود می رفتن قم . وقتی رسیدیم اشک شوق از چشمان همه جاری شد ، نماز مغرب وعشاء روتو حرم حضرت معصومه بودیم ، بعد قرار بود از اونجا بریم جمکران دنبال گمشدمون . این دفعه دیگه حس عجیبی تو اتوبوس حاکم بود همه به چراغ های سبز روشن جمکران نگاه می کردن ، یکی دستش تسبیح ، یکی دست به دعا ،و...
چه حس عجیبی ، مخصوصاً خوش بحال اونایی که اولین بارشون بود می اومدن مشهد .قبل از هرچیزی باید اسکان می شدیم هتل آپارتمان قمی ،محلی بود که در آن اسکان شدیم ، آپارتمانی با سه طبقه ودارای اتاقهای متعدد وبزرگ . اسامی اتاق ها را مشخص کرد یم رضوان ، کوثر ، فدک ، ویک اتاق را برای جلسات فرهنگی وحسینیه را برای اجرای برنامه ها در نظر گرفتیم . بعد از استقرار همه دلشون می خواست برن حرم وسلامی به آقا امام رضا(ع) بدن ،مسیر محل اسکان تا حرم 10 دقیقه بصورت پیاده بود شوق دیدار حرم آقا خستگی را از وجود همه برد .یادمون رفت خسته ایم وساعتها طی مسیر کرده ایم ، وارد صحن کوثر شدیم ، مسوولین کاروان گفتند به احترام آقا از سمت صحن آزادی( پائین پای حضرت) وارد می شویم .خدایا چه خبره ؟ با این که نصف شبه چطور این همه جمعیت تو حیاط وصحن ها مسغول عباد ت و راز ونیاز با خدا هستند . همه جا چراغونی شده ، درسته شب میلاد امیرالمومنین علی (ع)بود .همه چشم ها خیره شده بود به ایوان طلا....
حاج آقا صادقی کسی که خیلی دنبالش گشتیم تا پیداش کنیم برای سخنرانی در همایش جنگ نرم ، ایشون خادم حرم حضرت امام رضا(ع)واستاد دانشگاه مشهد است وداستانهای عجیب و واقعی در مورد ایشان وجود دارد. دوشنبه ساعت 5 عصر حاج آقا صادقی میهمان برنامه ما بود کسی که به قول خودش به این زودیا به کسی وقت نمی دهد چون هم حال عمومی اش بدلیل جراحات جنگ خوب نیست وهم وقت زیادی نداره ، اما خدا خواست تا ساعاتی از زندگی پرنورش را دراخ تیار ما قرار بده ، ایشان 80 بار جراحی شده ویک بار غسل وکفن شده ولی به برکت امام رضا (ع)شفا پیدا کرده وزنده شده است .
همه دوستان مات ومبهوت سخنان ایشان بودند وبا هرجمله ایشان سیل اشکی بر گونه هایمان جاری می شد ایشان در مورد مسائل فرهنگی جامعه وکرامات امام رئوف صحبت کردند .
به سمت مزارشهید عبدالحسین برونسی رفتیم از این شهید بسیار شنیده بودیم ، شنیده بود یم مقام معظم رهبری به جوانان توصیه کرده زندگی نامه این شهید را بخوانید ، از کتاب خاکهای نرم کوشک شنیده بود یم ، وکلی حرفهای دیگر ، از شهید محمود کاوه بسیار شنیده بود یم واز همه جالبتر شهیدی که هنوز سالگرد شهادتش نشده،
شهید سردار شوشتری ، همه این گلها در باغ بهشت رضا(ع)مشهد جمعند .
هشت تن مطهر بنام شهدای گمنام نیز در کوه سنگی دفن شده اند ونور وجودشان بر شهر می تابد ، زیارت قبور مطهرشان در بالای کوه به سختی پیمودن راه کوه می ارزد ونایب الزیاره همه بودیم، روزهای خوبی داشتیم ، کاش دوباره بریم تا خادم زائرانش باشیم ، یا امام رضا خادمینت درکارگروه فرهنگی رایحه ظهور کانون آیت الله قائمی آرزو دارند باز براشون دعوت نامه بفرستی تا بیایند ونوکری مهمونات را بکنن .
یا امام رضا ، آقای مهربون ، بهمون یاد بده تا با کدام سلاح با فرهنگ بیگانه ای که به کشورمان حمله کرده مقابله بکنیم .یا امام رضا برای بچه شیعه ها دعا کن .
دعا برای فرج امام زمان دعای همیشگی مان...