سوال :
سلام
دختری 25 ساله دانشجوی ارشد چند سال پیش به پسری از اقواممان تقاضای ازدواج کردم ولی پاسخ منفی شنیدم بعدا فهمیدم او نامزد کرده بود(البته من از دید دیگران دختری با حجب و حیا هستم و حتی ان زمان مادرم از اقدام من مطلع بود)تا اینکه بعد دو سال نامزدیش به هم خورد ولی من علی رغم علاقه ام فقط به خدا توکل کردم و قصد انجام اشتباه پیشین را نداشتم 1 ماه پیش در کمال نا باوری sms او را دیدم که از من خواست که جهت ازدواج بیشتر با روحیات هم اشنا شویم ولی من پیشنهاد دادم که بهتره از همین الان رسمی بشه اما گفت اگه سریع رسمی شه همه اقوام مطلع شده ورسمیت پیدا می کنه و ما فرصت شناخت از هم را نداریم و افرادی هم هستند که قصد بر هم زدن ان را دارند من کاملا با نظرش موافق بودم البته او مخالفتی با مطرح شدن این موضوع با خانواده ام از سوی من نداشت در 2 جلسه اول نقاط اشتراک زیادی یافتیم اما در جلسه 3 ابراز کرد چون احساس می کند گذشته اش برای من معضل شده و شنیده که من حرفهایمان را به فردی از اقواممان انتقال داده ام دچار تردید در ادامه راه شده اما در جلسه 4 علت اصلی تردید را مسئله ای که مربوط به خودش است عنوان کرد و گفت با من مشکلی نداردهر چه از او علت را خواستم چیزی نگفت الان منتظر جواب نهایی او هستم که ایا قادر به کنار امدن با مسئله اش هست.احساس می کنم تحقیر شده ام باید چه کار کنم
جواب:
سلام
به هر حال این حق هر دختر و پسری است که زمان انتخاب حق نه گفتن رو هم برای خودشون و هم طرف مقابلشون محفوظ نگه دارن پس این درست نیست که اگر یک طرف عقب کشید طرف دیگه احساس کنه تحقیر شده مگر اینکه خودش کاری کنه که این طور بشه مثل اینکه ملتمسانه درخواست کنه که طرفش ترکش نکنه اما در صورتی که عزت مندانه برخورد کنه و خودشو کوچک نکنه، با صرف عقب کشیدن طرف مقابل تحقیر نمی شه
لذا برای اینکه احساس نکنید که تحقیر شدید در صورتی که عقب کشید شما هم بدون تامل عقب بکشید و به راحتی خدا حافظی کنید
موفق باشید