سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رایحه ظهور زنجان
 

 بارها شنیدیم از اطرافیان خود هنگامی که در یک جمع نشستیم در آن جمع اگر پسری در مورد ازدواج کردن صحبتی به میان بیاورد اکثر مردان متاهل در آن جمع می‌گویند یه موقع خیلی عذر می‌خوام خر نشی بری زن بگیری یا اینکه بارها به این و آن می‌گویند عجب اشتباهی کردم زن گرفتم امروز تصمیم دارم در این مقاله به دلایل این مسئله بپردازم .

خب همه ما می‌دانیم معنی ازدواج برای پسرها یا دخترها در برخی زمینه‌ها مشترک و در برخی زمینه‌ها متفاوته اولین مسئله‌ای که برای پسرها در امر ازدواج مهم تلقی می‌شود حفظ مسئولیت می‌باشد و در مورد دختران اولین مسئله معمولا آزادی می‌باشد در اینجا باید به نقاط اختلاف فکر کنند و آنها را به حداقل کاهش دهند. حالا آقا پسرا زمانی که تشکیل خانواده می‌دهند به لحاظ مسئولیت پذیری بیشتر یکسری محدودیت‌ها نسبت به دوران مجردی براشون شکل می‌گیره که این طبیعیه و بایدم همینطور باشه مسلم بدونید درامد مالی مردها در دوران متاهلی چند برابر درآمد آنها در دوران مجردی می‌باشد و اگر یک همسر خوب اختیار کرده باشند به خیلی چیزا می‌رسند که در دوران مجردی آن چیزها را نداشتند بعد از یک مدتی که از زندگی گذشت مردها به این فکر می‌رسند که خوب منی که مثلا الان فلان میزان درآمد دارم و فلان ماشین و فلان جا هم خونه دارم چه کاری بود زن بگیرم اگه مجرد بودم که بیشتر لذتش رو می‌بردم تا الان که صبح تا شب باید کار کنم اما جالب اینجاست که همین آقا به این فکر نمی‌کنه چرا زمانی که مجرد بود این تشکیلات رو نداشت پس اگر مسئولیت زندگی مشترک به دوش او نبود مسلما فقط به اندازه تامین نیازهای خودش تلاش می‌کرد نه بیشتر.

 پس به این درامد و این امکانات نمی‌رسید البته این درمورد افرادیست که دستشون تو جیب خودشونه نه جیب پدرشون.

به هر حال نگاه کردن به ازدواج از دید هوس اشتباهه چون هوس مقطعی می‌باشد و زود گذر، کسی شما آقایون را مجبور به ازدواج نکرده، کرده؟ پس به خاطر داشته باشید شما خودتان خواسته‌اید اما اینم در نظر داشته باشید ازدواج یک ریسک بزرگیست در زندگی اگر همسری انتخاب کنید که از هر نظر ایده‌ال باشد شما را به عرش می‌برد مردان بزرگ همیشه زنان بزرگی داشتند و بالعکس اگر یک انتخاب ناصحیح انجام دهید از عرش به فرش سقوط. اولین معیار را بر پایه صداقت، صبر، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید بعدا برید سراغ ظاهر.

هیچوقت همسری انتخاب نکنید که از شما زیباتر باشد یا از نظر مادی و سطح تحصیلات از شما برتر باشد، همسری انتخاب کنید که در سطح شما باشد حتی المقدور کمی پایینتر تا بتواند به شما تکیه کند و شما را در تمامی مراحل زندگی قبول داشته باشد .

قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر می‌کنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی می‌دهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اون روزی که احساسات حقیقی شما شکل گرفت می‌بنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد. مسلم و پر واضح است که یکسری از شناخت‌ها در طول زندگی بدست می‌آید و قبل از ازدواج مشخص نمی‌شود حتی این درمورد شناخت فردی هم صادقه یعنی شما برخی رفتارهاتون رو زمانی می‌شناسید که وارد زندگی مشترک شده‌اید این درمورد خودتون بود در مورد شناخت دیگری که جای خود دارد.

 

زیاد می‌بینم و می‌شنوم که سایرین در مورد فلان شخصی که مشکل داره می‌گویند زن که بگیره خوب می‌شه تازه اگر ازدواج کرد و خوب نشد می‌گن بچه دار که بشه خوب می‌شه و درآخرم باز می‌گن طلاق که بگیره خوب می‌شه جالبه، خواهشن اگر می‌خواهید انسان موفقی باشید به اینگونه حرفها توجه نکنید اگر احساس می‌کنید ضعفی دارید باید قبل از ازدواج اون ضعف رو برطرف کنید حتی مسائل کوچک به عنوان مثال خیلی از پسرها بد غذا هستند و همه جور غذایی نمی‌خورند خوب اطرافیان می‌گویند زن که بگیره دست پخت زنشو مجبور بخوره ای بابا این مسئله چه ربطی به ازدواج داره اگرم اونروزی که ازدواج کرد و اون غذا رو خورد به خاطر این نیست که چون همسرش این غذارو جلوی اون گذاشته، این کارو انجام میده به خاطر اینه که چون در ابتدای زندگی دو نفر بیشتر نیستند حالا اگر قرار باشه یکی از آنها هم سر سفره نیاید که دیگه نشد زندگی. و البته دلیل کم رنگ دیگری هم دارد و اون مخارج زندگی که باعث میشه هر انچه که هست رو با جان و دل نوش جان کند.

 

 

 

 

 



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/10/5 توسط rayehezohur

زن‌ برای‌ اینکه‌ احساس‌ کند شوهرش‌ اورا دوست‌ دارد باید از ناحیه‌ همسرش‌بارها مورد محبت‌ قرار گیرد. یک‌ یا دوبار ابراز محبت‌ هر اندازه‌ هم‌ که‌ مهم‌باشد نمی‌تواند برای‌ زن‌ رضایت‌ بخش‌باشد. زن‌ از نظر روحی‌ و عاطفی‌احتیاج‌ به‌ توجه‌ و محبت‌ دارد مردان‌ باانجام‌ کارهای‌ کوچک‌ و جزئی‌می‌توانند این‌ نیاز را برآورده‌ سازند اگرزن‌ مورد مهر و محبت‌ شوهر قراربگیرد نسبت‌ به‌ شوهرش‌ نیز محبت‌بیشتری‌ می‌کند و در نتیجه‌ مرد تدریجاخود را موجودی‌ قدرتمند و موثرمی‌بیند، زیرا عشق‌ و علاقه‌ و توجهی‌ راکه‌ به‌ آن‌ احتیاج‌ دارد دریافت‌ می‌کند.در این‌ شرایط زن‌ و شوهر هر دو به‌خواسته‌های‌ خود می‌رسند و از زندگی‌راضی‌ خواهند بود.

 

 

چند اقدام‌ جزیی‌ که‌ مردان‌می‌توانند از آن‌ برای‌ جلب‌علاقه‌ همسرانشان‌ استفاده‌کنند:
 1- وقتی‌ به‌ خانه‌ برمی‌ گردید قبل‌ ازهر کار او را بیابید. از او درباره‌کارهایی‌ که‌ در طی‌ روز انجام‌ داده‌سوالهایی‌ مشخص‌ بکنید مثلا بپرسید آیا امروز به‌ پزشکی‌ که‌ قرار بودمراجعه‌ کنی‌ مراجعه‌ کردی‌؟

 

2- مدت‌ زیادی‌ با او وقت‌ صرف کنید ، در این‌ زمان‌ از خواندن‌ روزنامه‌و یا انجام‌ کارهایی‌ که‌ حواس‌ شما را به‌آن‌ معطوف‌ کند خودداری‌ کنید.

 

3- به‌ مناسبتهای‌ ویژه‌ و گهگاه‌ بدون‌دلیل‌ مشخص‌ به‌ او شاخه‌ گلی‌ هدیه‌کنید.

4- از حالت‌ چهره‌ و طرز لباس‌پوشیدنش‌ تعریف‌ کنید.

5- اگر ناراحت‌ است‌ به‌ احساساتش‌بها بدهید.

6- وقتی‌ خسته‌ است‌ به‌ او کمک‌ کنید.

7- اگر می‌بینید دیر به‌ منزل‌ می‌رسیدبه‌ او تلفن‌ کنید و دیر آمدنتان‌ را به‌ اواطلاع‌ دهید.

8- اگر احساساتش‌ جریحه‌ دار شده‌ بااو همدردی‌ کنید. به‌ او بگویید متأسفم‌که‌ ناراحت‌ هستی‌ بعد سکوت‌ کنید،بگذارید بداند که‌ حال‌ او را درک‌می‌کنید.

9- برای‌ اینکه‌ ثابت‌ کنید ناراحتی‌ اوتقصیر شما نیست‌ توضیح‌ و راه‌ حل‌ارایه‌ ندهید.

10- وقتی‌ از خانه‌ بیرون‌ می‌روید از اوبپرسید آیا لازم‌ است‌ چیزی‌ بخرم‌؟ اگرپاسخ‌ مثبت‌ داد حتما کالای‌ موردنظرش‌ را خریداری‌ کنید.

11- تو را دوست‌ دارم‌ را روزی‌ چندبار به‌ او بگویید.

12- وقتی‌ از کسی‌ ناراحت‌ است‌جانب‌ او را بگیرید.

13- در حضور دیگران‌ به‌ او محبت‌کنید.

14- در کیف‌ خود عکسی‌ از اونگهداری‌ کنید. گهگاه‌ این‌ عکس‌ را باعکس‌ دیگری‌ عوض‌ کنید.

 

  

  15- نظافت‌ را در منزل‌ رعایت‌ کنید.

 

 

16- برای‌ او هدایای‌ کوچک‌ مثل‌عطر- شکلات‌ و…. بخرید.

17- در کارها از او نظرخواهی‌ کنید

 

 

 

مردها می‌توانند به‌ روشهای‌ گوناگون‌ وبی‌آنکه‌ زحمت‌ فراوانی‌ به‌ خود بدهند توجه‌ همسرانشان‌ را جلب‌ کنند و به بار عاطفی زندگی زناشویی خود بیفزایند. اغلب‌ مردها این‌ رامی‌دانند اما زحمت‌ آن‌ را به‌ خود نمی‌دهند.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/8/22 توسط rayehezohur

 
 

بعد از چند سال اول زندگی معمولاً خانم ها از کاهش رقبت شوهران نسبت به خود شکایت می کنند.

برای اینکه مرد زندگی خود را اغوا کنید و او را علاقمند نگه دارید، باید نقش یک افسونگر را بازی کنید و کاری کنید که عاشق شما باشد.

دلفریب باشید

نقش یک پری دریایی را بازی کنید. یک پری دریایی با اینکه بسیار زیباست خود را در معرض دید قرار نمی دهد. در رابطه خود کمی رمز راز به عنوان چاشنی وارد کنید. مقدار کمی طفره رفتن اشتیاق او را برای بدست آوردن شما بیشتر می کند. هیچگاه بدن خود را بیش از حد درمقابل همسر خود به نمایش نگذارید. اگر در روابط خود غیر قابل پیش بینی باشید این کار باعث می شود شور و اشتیاق او را بیشتر کنید. پیام های متناقض و گیج کننده برایش بفرستید می توانید سرکش و سپس رام باشید معصومانه رفتار کنید آنگاه مانند افراد شرور رفتار کنید. این گونه رفتارها سبب می شود همسر شما سعی کند بیشتر متوجه شما شود و بیشتر شما را کشف کند.

از خوب بودن زیادی پرهیز کنید

اگر تمام سعی خود را برای بسیار خوب و فرمانبردار بودن بکار گیرید احتمالاً در پایان روز بسیار از رفتار خود راضی خواهید بود اما با محبت بیش از حد در عمل از جاذبه و شدت اغواگری خود کاسته اید و حتی ممکن است پس از مدتی باعث دلزدگی همسر خود شوید. وقتی یک تقاضای طبیعی دارید همسرتان به عنوان فردی پر توقع به شما نگاه می کند. نیکی بیش از اندازه به ندرت کسی را شیفته می کند. ناز کردن را فراموش نکنید.

جاذبه ظاهری داشته باشید.

آنچه مردان می بینند برایشان بسیار مهم است. و در آنها کشش یا دافعه ایجاد می کند در حالیکه خانم ها با مغز خود عشق می ورزند مردان از طریق آنچه می بینند مجذوب می شوند. بسیار مهم است که خود را برای همسر خود سرحال و جذاب نگه دارید. بعد از ازدواج شما یک مسئولیت مهم داریدکه نباید با خود خواهی از زیر آن شانه خالی کنید. باید خود را آراسته کنید، باید از نظر بدنی متناسب باشید از پوست و موی خود مراقبت کنید و از نظر روحی فردی پرانرژی باشید.

همه این کارها نه تنها به دوام زندگی زناشویی شما کمک می کند بلکه سبب اعتماد به نفس بالای شما می شود.

اگر چه بهتر است در اجتماع با سلیقه همسر خود رفتار کنید ولی شما به عنوان زنی جذاب، خوش تیپ، باوقار، باعزت نفس بالا، شیک و مرتب سبب اعتماد به نفس بالای شوهر خود خواهید شد. و در این میان زنان دیگر کمتر می توانند در مقابل چشمان همسر شما دلربایی کنند. و البته فراموش نکنید به گونه ای لباس بپوشید که نظر مردان دیگر به سمت شما جلب نشود چون در رابطه شما تأثیر منفی خواهد گذاشت.

نیازهای مزاجی و ذهنی همسر خود را فراموش نکنید

در حالی که برای حفظ همسر خود تلاش می کنید نباید از نیازهای احساسی و فکری همسر خود غافل شوید. رنگ مورد علاقه او، خواندنی های مورد علاقه اش، فیلم ها و کتاب هایی که دوست دارد همه را باید بدانید و هر از چند گاهی او را غافلگیر کنید و یکی از آن چیزهایی که به آن علاقه دارد به او هدیه بدهید. طرز تهیه خوراک، دسر و یا نوشیدنی مورد علاقه او را پیدا کنید و آن را برای وقتی که از سر کار به خانه بر می گردد حاضر کنید. خود را با آنچه دوست دارد و دوست ندارد و حوصله او مطابقت دهید.

همه انسان ها تمایل دارند خود را در ظاهر خویشتندار و فردی که به فکر دیگران است نشان دهند ولی در عمل همه ما در نهایت افرادی خود خواه هستیم و قبل از هر کسی به خود اهمیت می دهیم بنابراین اگر همسر خود را به اندازه کافی (نه بیش از حد) نوازش کنید او را به خود وابسته کرده اید.

به همسر خود احترام بگذارید

بسیاری از خانم ها فکر می کنند بزرگترین نیاز مردان به آنها نیاز جنسی است ولی در حقیقت این است که آنها بیش از هر چیزی احتیاج به احترام آن هم از شریک زندگی خود دارند. با او به گونه ای صحبت کنید و همینطور به گونه ای رفتار کنید که شوهرتان احساس کند برایش ارزش زیادی قائل هستید.

اعتماد به نفس او را تقویت کنید.

مردها برخلاف ظاهرشان همانند کودکان هستند که می خواهند از آنها تعریف و تمجید شود. اعتماد به نفس او را با تایید تصوراتش نسبت به خودش تقویت کنید. این کار شما سبب می شود او همه چیز را با شما در میان بگذارد. با صداقت و گاه با زیرکی همه رفتارهای خوبش را به او بگویید. اگر روزی یک بار به او بگویید که دوستش دارید سبب می شود احساس خوبی در او ایجاد کنید.

او راتشویق کنید

وقتی همسر شما تلاش می کند مشوق او باشید. و بگویید که به او کاملاً ایمان دارید. حتی اگر همسرتان خرابکاری کرد به جای اینکه در مقابل او قرار گیرید و او را سرزنش کنید بگویید دفعه بعد حتماً موفق می شوی. از همسر خود به خاطر تلاشی که کرده است قدردانی کنید. این کار باعث می شود عصبانیت او تخلیه شود و رفتار بدی که احتمالاً با شما خواهد داشت خنثی شود. مردها وقتی که از همسر خود احساس برتری می کنند امنیت را حس می کنند بنابراین سعی کنید این گونه تظاهر کنید.

حتی اگر با همسر خود اختلاف نظر اساسی دارید هیچگاه از کلمات بد و خشن استفاده نکنید چون این کار صدمات جبران ناپذیری به روابط شما می زند.

حساس باشید

در رختخواب نسبت به همسر خود بسیار حساس باشید. وقتی مربوط به مسائل جنسی می شود مردان بسیار حساس می شوند. اینکه مردی نتواند همسر خود را ارضاء کند بسیار او را دلسرد می کند. اگر ناتوانی او را در روابط جنسی آشکارا به نمایش بگذارید مانند این است که بدترین ناسزاها را به همسر خودنسبت داده اید. نتیجه این کار کاهش قدرت و اعتماد به نفس همسر شماست و روابط شما از این هم بدتر خواهد شد.

از قدرت و عملکرد همسر خود تعریف کنید و به او بگویید که وقتی با او در رختخواب هستید احساس خوبی دارید. بدین ترتیب او را تقویت کرده اید و روحیه ای خوبی خواهد داشت و شما هم از این رابطه راضی تر خواهید بود.

تجربه کنید و از آنها استفاده کنید

لباس زیرهای جذاب و زیبا بخرید تا همسر خود را تحریک کنید. آنگاه نسبت به او بی تفاوت باشید اگر همسرتان ابراز تمایل کرد به او اجازه دهید. اگر از بعضی کارها او خوشتان نمی آید یا بعضی کارها را به خوبی نمی داند با زیرکی به او بفهمانید حتی می توانید با اشاره یا با دست خود به او بفهمانید که چه بکند یا می توانید بگویید اگر اینکار را بکند بهتر است و در عین حال از او تعریف کنید و بگویید که به خوبی این کار را انجام می دهد.

پیشقدم شوید

اجازه ندهید همیشه او پیش قدم شود. با همه حرف هایی که زدیم بد نیست که گاهی شما پیش قدم شوید. این کار باعث می شود شوهر شما احساس کند او را می خواهید. این را در مغز خود فرو کنید هیچگاه خود را از رابطه ای که دارید بیش از حد هیجان زده نشان ندهید. مردان به زنانی که به آنها کم توجهی می کنند بیشتر متمایل می شوند.

مردها برای ایجاد رابطه به زمان نیاز دارند. آنها را درک کنید و صبور باشید و با هم همکاری کنید به این ترتیب روی رابطه ای عمیق و قوی سرمایه گذاری کرده اید که به این راحتی شکسته نمی شود.

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/8/22 توسط rayehezohur

دوران عقد دورانی است که روابط عاطفی بین شما و همسرتان شکل می‌گیرد و به اوج خود می‌رسد. دراین دوران باهم انس می‌گیرید، یکدیگر را می شناسید و قلق های همدیگر را تا حدود زیادی پیدا می کنید.

 

  دوران عقد در واقع دورانی است که شما به لطف نزدیک تر شدنتان به همسر خود، شناختی از او به دست می آورید که شاید هیچ کس دیگر نتواند تا این حد او را بشناسد و این البته صرف نظر از لذتی است که از با هم بودن نصیب تان می شود.

 

در دوران عقد احساسات عاطفی شکل می‌گیرد و رابطه جنسی اگر کنترل شده و خفیف باشد می‌تواند به شکل‌گیری و ظهور این احساسات کمک زیادی کند. با این حال، رابطه جنسی تنها هدف ازدواج نیست و هیچ ازدواجی که تنها براساس این رابطه شکل بگیرد پایدار و استوار نمی‌ماند.

 

اما واقعا سوال خیلی از دختر و پسرهای عقد کرده است است که حد این روابط کجاست؟ شما در دوران عقد می توانید مثل یک زوج واقعی با هم رابطه داشته باشید یا باید همچنان از همدیگر فاصله بگیرید؟

 

اگر قرار باشد پاسخ این سوال را در یک عبارت بگوییم، باید بگوییم هیچ کدام! رابطه جنسی در دوران عقد تعاریف خاص خودش را دارد. شما شرعا همسر هستید و اگر یک رابطه کامل با هم داشته باشید که حتی منجر به بارداری شود، باز هم شرعا و قانونا کسی نمی تواند به شما خرده بگیرد. اما آنچه در این میان شک و تردید به وجود می آورد، عرف است،
در مقابل عرف نباید جبهه گرفت. همیشه آن چیزی که از قدیم باب بوده اشتباه نیست. بلکه ملاحظات دوران است که بر اساس تجربه رعایت می شود. شما و همسرتان بعد از عقد شرعا زن و شوهر هستید اما زن و شوهری که زندگی مشترکتان را هنوز آغار نکرده اید و وابسته به پدر و مادرتان هستید. این یعنی شما باید برخی از چهارچوب های زندگی دوران تجرد را همچنان حفظ کنید.

 

این چهارچوب ها می گوید که شما باید در دوران عقد از فرصت محرمیت و نزدیک تر شدنتان برای شناخت بیشتر استفاده کنید. در این بین حد متوسطی از روابط نزدیک جسمی می تواند عاطفه میان شما را تقویت کند و شما را با روحیات هم بیشتر آشنا کند اما این حد، اگر نادیده گرفته شود و رابطه جنسی کاملی شکل گیرد، شما قدرت تصمیم گیری در آینده را از دست خواهید داد.

 

مشکل فقط تغییرات جسمی که برای شما اتفاق می افتد نیست؛ یک رابطه جنسی کامل، شما را پایبند یکدیگر می کند. احساس تعهد می آورد، وابسته می کند و باعث می شود در جایی که باید تفکر منطقی داشته باشید احساسی تصمیم بگیرید. چگونه؟

 

شاید شما احساس کنید که همسر آینده تان دقیقا آن طور نیست که فکر می کردید و زندگی با او می تواند باعث بدبختی شما شود. در چنین شرایطی، رابطه جنسی شما را در فاز وابستگی عاطفی قرار می دهد و تصمیم گیری بر اساس منطق و جدایی برایتان دشوار می شود.

 

به همین دلیل است که می گویند روابط جنسی کامل خود را به زمانی موکول کنید که باهم زندگی مشترک را آغاز کرده اید و به صورت مستقل جدا از پدر و مادر خود زندگی می‌کنید.

 

اما در مقابل قرار نیست شما از همسرتان دوری کنید و رابطه تان را با او در حد رابطه خواهر و برادری نگه دارید. حفظ رابطه شما، نیاز به نزدیک تر شدنتان دارد و این حاصل نمی شود، مگر وقتی که شما از چهارچوب های عرفی فاصله بگیرید و به یکدیگر عشق بورزید. بسیاری از مشکلات و اختلالاتی که در دوران عقد به وجود می‌آید ناشی از عدم آگاهی زوجین به برقراری روابط درست جنسی است.

منبع: تبیان



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/8/14 توسط rayehezohur

خیلی مواقع زوج‌ها سعی می‌کنند طوری عشق‌بازی‌شان را پیش برند که ارگاسم‌ و یا ارضاء شدن شان همزمان با هم رخ دهد. بر خلاف تصورشان، این نوع زمابندی می‌تواند به سلامت رابطه جنسی صدمه بزند و از رضایت‌بخشی آن بکاهد.

 

در این حالت، زن همیشه دلواپس این خواهد بود که کی به ارگاسم می‌رسد؟ مطمئن باشید توجه به این مسئله خیلی آشفته‌اش خواهد کرد.

 

او نیاز دارد، بدون هیچ بازداری یا کنترلی، آزادانه به رابطه جنسی بپردازد تا ارگاسم به سراغش آید. وقت ارگاسم برای او همان زمانی است که رخ می‌دهد. پس، مرد می‌تواند بعد از او فوراً ارگاسم داشته باشد یا حتی نحوه‌ی بهتر آن این است که می‌تواند کمی صبر کند.

به این نکته‌ی مهم نیز توجه داشته باشید: رسیدن هم‌زمان مرد و زن به ارگاسم هر دو را چنان جذب لذت شدید خود می‌کند که شراکت و توجه به عواطف دیگری برایشان به ناگاه از دست می‌رود و خاصه‌ی اصیل عشق، یعنی انس و الفت، در میانشان ناپدید می‌شود.

 

لحظه‌ای زن سرشار از توجه کامل به احساسات مرد است؛ و لحظه‌ی دیگر، هیچ برجا نمانده. مرد هم، فرقی ندارد، آن زمان که ارگاسم را تجربه می‌کند لذت زن را از خاطر می‌برد. او، که تا پیش از رسیدن به ارگاسم، همه‌ی حواسش متوجه‌ی لذت رو به افزایش زن بوده، آناً چنان می‌گسلد و دل مشغول لذت بردن خود می‌شود که جایی برا احساس لذت زن و توجه به عشقش باقی نمی‌ماند.

 

ارگاسم داشتن همزمان مرد و زن می‌تواند باعث رضایت‌بخشی کمتری شود.

اگر مرد مسئولیت کنترل خود را به عهده بگیرد،‌این امکان برای زن به وجود می‌آید که از کنترل خارج شود و به پیش رود. از این راه، ‌مرد توجه‌اش را به زن حفظ کرده و می‌توان از لذت بردن او به طور کامل لذت ببرد. سپس، زن این امکان رامی‌یابد که با توجه‌ی کامل به مرد ارگاسم دهد و از احساس لذت او برخوردار شود. در این صورت،‌ مثل این است که هر دوی آن‌ها به جای یک ارگاسم دو ارگاسم را تجربه کنند؛ ابتدا هر دو ارگاسم زن را و بعد هر دو ارگاسم مرد را.

 

اما، این که ‌مرد بخواهد لذت کامل خود را مقدم بر زن تجربه کند،‌چه اشکالی دارد؟ ‌او با این روش زن را از شکل‌گیری آرام خواهشش دور می‌کند و چنانچه علی‌رغم آن، زن بتواند به ارگاسم برسد، مرد به خاطر فقدان برانگیختگی کامل در شرایطی نیست که قادر باشد ارگاسم او را به خوبی احساس کند.

 

پیروی از دستورالعمل‌های کلی رابطه جنسی دوقطبی به زن فرصت آن را می‌دهد که در هر بار شانس کافی برای رسیدن به ارگاسم و ارضا شدن را داشته باشد. حال،‌ اگر این خواهشش حاصل نشد، چون مرد وقت خود را بدون توقع یا ایجاد زحمت برایش صرف کرده، ‌زن احساس رضایت کافی خواهد کرد.

 

پیروی از دستورالعمل‌های کلی رابطه جنسی دو قطبی به زن فرصت آن را می‌دهد که در هر بار شانس کافی برای رسیدن به ارگاسم و ارضا شدن راداشته باشد.

 

فواید اضافی رابطه جنسی دوقطبی

از فواید رابطه جنسی دو قطبی احساس محق بودن زن برای رسیدن به ارگاسم و ارضا شدن است. وقتی مرد در زمان خود لذتش را برد و نوبت به زن رسید،‌ طبیعت زن به زن می‌گوید حالا نوبت توست. بدون این احساس حق داشتن، برای بعضی از زنان رسیدن به ارگاسم و ارضا شدن بسیار دشوار است.

 

بسیاری از زنان بخشش را به راحتی انجام می‌دهند؛ ولی وقتی نوبت دریافت کردن می‌رسد، برایشان همه‌چیز خیلی سخت می‌شود. زن به هنگام رابطه جنسی ممکن است چنان نگران یا در فکر نیازهای شریک جنسی‌اش باشد که به خود اجازه ندهد به نیازهای خودش نیز توجه کند. چنین گرایشی می‌تواند کاملاً ناخودآگاه باشد.



 یک بار حین شرح این نکته در یکی از سمینارهایم، زنی که معلوم بود شدیداً به هیجان آمده تقریباً فریاد زد: «اوه، باور کردنی نیست! دلیش باید همین باشد.» هر کسی می‌توانست بفهمد او دچار درک آنی و شگفتی‌آوری شده است. سخنرانی را قطع کردم و موضوع را از او پرسیدم. ماجرا را چنین برایمان شرح داد:

همین الان فهمیدم چرا فقط یک بار در زندگی‌ام ارگاسم داشته‌ام. زنی چهل و دو ساله‌ام و سال‌ها از زندگی مشترکم می‌گذرد، ولی فقط یک بار آن هم طی تجربه‌ای خاص به ارگاسم رسیدم. حدود شش سال از آن موقع می‌‌گذرد. همیشه فکر می‌کردم دلیلش چه بوده، ‌ولی به نتیجه‌ای نمی‌رسیدم تا امروز.

 

راستش را بخواهید حدود شش سال پیش در یکی از روزها وقتی همسرم خواهان رابطه جنسی شد، ‌من شرایط روحی مساعدی نداشتم. فکر می‌کردم در رابطه‌مان به اندازه‌ی کافی ایثار کرده‌‌ام،‌ اما اثری از هیچ تجربه‌ی باشکوهی نمی‌دیدم. بالاخره، پس از اصرار زیاد همسرم رابطه را پذیرفتم؛‌ منتها تصمیم گرفتم فقط دریافت کننده باشم و از نوازشش لذت ببرم.

برایم همه کاری کرد؛ ‌و من برخلاف همیشه، هیچ کاری برایش نکردم. با خودم گفتم این بار مال من است. واقعاً‌ نیز لحظات خوشی را گذارندم. حالا می‌فهمم چرا در این رابطه ارضا شدم و ارگاسم داشتم. در آن مورد خاص، توجه‌ام به او معطوف نبود. برای اولین بار به خودم توجه کردم و همین هم موثر واقع شد. جالب این که هیچ کاری برای لذت بخشیدن به شریک جنسی‌ام انجام ندادم، ولی او هم راضی و خشنود بود.

 

همان طور که مثال بالا نشان می‌دهد،‌وقتی زن بتواند کاملاً‌ دریافت کننده باشد،‌ می‌تواند واقعاً ‌از رابطه جنسی لذت ببرد. رابطه جنسی دو قطبی راهی برای زن می‌گشاید تا زمانی برای پذیرش و زمانی برای دریافت داشته باشد. پس از آن که آشکارا لذت می‌بخشد، این حق را برای خویش می‌بیند که به قطب لذت بردن تغییر مکان دهد. با درک دو جانبه‌ی رابطه جنسی دو قطبی و علامت دادن واضح مبنی بر این که مرحله‌ی دوم آغاز شده،‌ زن در آرامش کامل‌تری می‌آساید و از شکل‌گیری تدریجی کامیابی جنسی‌اش لذت می‌برد.

 

وقتی مرد خود را کنترل می‌کند

مرد آگاهانه خود را کنترل می‌کند تا قبل از زن به مرحله ارضا شدن و ارگاسم نرسد. این یعنی فرصت خوبی برای زن تا لذت بیشتری از رابطه جنسی ببرد. مرد با پذیرش مسئولیت، زن را از دلواپسی نجات می‌دهد و به او این احساس را می‌بخشد که فرصت دارد و نیازی نیست برای ارگاسم داشتن و ارضا شدن قبل از مرد عجله کند.

 

خوب، هرچه اطمینان زن به مرد بیشتر باشد و مطمئن‌تر باشد که مرد قبل از او به اوج لذت نمی‌رسد با آرامش بیشتری می‌آساید و خود را به دستان وی می‌سپارد. این خوب است. توجه دارید که مزیت دیگری برای رابطه جنسی دو قطبی است.

مرحله‌ی اول شروع می‌شود. مرد بدون ارگاسم لذت خود را می‌برد. بعد، مرحله‌ی دوم فرا می‌رسد. زن می‌داند بقیه‌ی وقت به او تعلق دارد و مرد می‌خواهد او بهره‌مند شود. پس، با خیال راحت خود را رها می‌کند.

هرچه زن مطمئن‌تر باشد مرد قرار نیست قبل از او ارضا شود، راحت‌تر می‌آساید و رهاتر خواهد بود.

 

البته احساسات مسیر یکنواختی را طی نمی‌کنند. گاه مرد نیاز شدیدی احساس می‌کند که قبل از زن ارگاسم داشته باشد. در چنین مواقعی، نباید بگذارد آتشش بیشتر تحریک شود. عمل درست خلاصی از تحریک و آرام گرفتن است. آرام گرفتن در دو مرحله انجام می‌‌گیرد:

ابتدا باید قبل از آن که دیر شود با کنار کشیدن، مانع تحریک بیشتر خود شود. سپس باید شروع به افزایش برانگیختگی زن کند. تحریک زن و رشد لذت او به مرد فرصت می‌دهد کنترلش را بازیابد.

 

اتفاق دیگری که گاه در طی رابطه جنسی می‌افتد، خواست زن برای ارگاسم قبل از مقاربت است. این خواسته روند زیر را می‌طلبد: مرد در مرحله‌ی اول تحریک می‌شود؛ سپس زن را به ارگاسم می‌رساند؛ آنگاه به مقاربت می‌پردازد و مرد نیز ارگاسم را تجربه می‌کند. دخول بعد از رسیدن زن به ارگاسم، موجب پذیرفته شدن عالی مرد می‌شود.

دکتر جان گری به نقل از askmen.com

منبع:forum.iransalamat



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/8/14 توسط rayehezohur

روش مناسب انتقاد کردن از مردان :  

 زن باید قبل از مطرح کردن دلخوری، آن را روی کاغذ بنویسد، زیرا به این ترتیب سهم خود را در پیشامد مربوط بهتر خواهد دید، از سوی دیگر نوشتن ماجرا موجب آرامش نسبی فرد می‌شود و در عین حال با نوشتن، بیشتر به علت‌های آن واقف می‌گردد.

 پیش از صحبت کردن خود را به جای همسرش بگذارد. با این کار بهتر به مشکلات همسرش پی می‌برد .

 حتی‌المقدور قبل از صحبت با همسر خود ، موضوع را با دیگران مطرح نکند، مگر نیاز مبرم احساس نماید .

 در ابتدای صحبت تاکید کند که قصدش از مطرح کردن رنجش، رسیدن به حسن تفاهم است.

 پیشاپیش یادآوری نماید شاید اصل ماجرا یک سوء‌تفاهم باشد، غرض از صحبت، رفع کردن آن است.

 سعی نمایند از نکات مثبت شخصیت او و کارهای مطلوبی که انجام داده است ذکری به میان آورد تا فضای مذاکره صمیمی شود.

 در حین صحبت کردن به جای زخم زبان و کنایه زدن و تحقیر و تمسخر با لحنی دوستانه و مهربان صحبت کنند.

 طریقه مناسب انتقاد کردن از زن :

 قبل از مطرح کردن موضوع آن را روی کاغذ بنویسید ، تا متوجه خطاهای خود نیز بشوید.

 هرگز وی را با دیگران مقایسه نکنید و مزایای آنها را به رخش نکشید، اگر می‌خواهید مقایسه‌ای در کار باشد او را با خودش مقایسه کنید یعنی خطاهای احتمالی را با رفتارهای خوب خودش در موقعیتی دیگر مقایسه نمائید.

 از دلخوری‌ها و رنجش‌های کوچک شروع کنید. پس از رفع دلخوری وی را وادار نکنید به گناهش اعتراف کند.

 کارهای خانه را به اندازه کارها و امورات بیرون از خانه، مهم بشمارید و قدردان زحماتش باشید.

 از یکدندگی و لجاجت بپرهیزید.

 در موقع صحبت کردن مواظب لحن و طرز ادای کلمات خود باشید، زیرا همانگونه که ذکر شد زنان به فراپیام پیش از پیام اهمیت می‌دهند.

 زیاد سوال کردن خانم‌ها را به نحوه ی ادراک جزیی آنها نسبت دهید، نه به استنطاق خودتان.

 به هر شکلی که می‌توانید رفع دلخوری را جشن بگیرید، (با هدیه دادن، شاخه‌گل یا هر چیز مورد نیاز طرف مقابل....

 برگرفته شده از : تبیان



نوشته شده در تاریخ شنبه 91/2/2 توسط rayehezohur

 

یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم
دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنید؟

.

.

.

آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم
قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!
گفتم: آفرین! زنده‌باد ! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای ! من بهت افتخار می‌کنم.
حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟
آقاهه گفت: مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما با کی رفت ‌و‌ آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...
گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می‌دی، چیه ؟
آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می‌دهم



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/1/29 توسط rayehezohur

شوهر مریم چند ماه بود که در بیمارستان بسترى بود. بیشتر وقت‌ها در کما بود و گاهى چشمانش را باز مى‌کرد و کمى هوشیار مى‌شد. امّا در تمام این مدّت، مریم هر روز در کنار بسترش بود.

 یک روز که او دوباره هوشیاریش را به دست آورد از مریم خواست که نزدیک‌تر بیاید.

 

مریم صندلیش را به تخت چسباند و گوشش را نزدیک دهان شوهرش برد تا صداى او را بشنود.

 

شوهر مریم که صدایش بسیار ضعیف بود در حالى که اشک در چشمانش حلقه زده بود به آهستگى گفت:

«تو در تمام لحظات بد زندگى در کنارم بوده‌اى. وقتى که از کارم اخراج شدم تو کنار من نشسته بودى. وقتى که کسب و کارم را از دست دادم تو در کنارم بودى. وقتى خانه‌مان را از دست دادیم، باز هم تو پیشم بودى. الان هم که سلامتیم به خطر افتاده باز تو همیشه در کنارم هستى. و مى‌دونى چى می‌خوام بگم؟»

 

مریم در حالى که لبخندى بر لب داشت گفت: «چى مى‌خواى بگى عزیزم؟»

شوهر مریم گفت: «فکر مى‌کنم وجود تو براى من بدشانسى میاره!»



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/1/21 توسط rayehezohur

بارها با همدیگر در رستورانی یا گوشه ی پارکی می نشستیم و غذایی می خوردیم. بارها شده بود که با هم به مسافرت می رفتیم، توی شهرها گشتی می زدیم و در جایی استراحت می کردیم. بارها شده بود که با هم به میهمانی دعوت شده بودیم و لحظاتی خوش را در آن سپری کرده بودیم. بارها شده بود که با هم، هم صحبت شده بودیم و از هر دری سخن گفته بودیم.
بارها با همدیگر قدم زده بودیم و با هر بهانه ای از خاطراتمان یاد کرده بودیم. بارها تا دیروقت به آلبوم عکس های مشترکمان چشم دوخته بودیم و در هر صفحه و با هر عکس، پنجره ای از دنیای خاطرات برای خودمان باز کرده بودیم.
الان که هر دو پا به میان سالی گذاشته ایم هنوز هم خیلی حرف ها برای گفتن داریم. هنوز هم به خیلی فرصت ها نیاز داریم تا بنشینیم و گذشته ها را مرور کنیم. هنوز هم خیلی از حرف هایی را که به هم گفته ایم به یاد داریم.
ولی در این میان همیشه دو کلمه مثل سنگ نوشته های باستانی حک شده در سینه ی کوهها جاودانی شده است. مطمئنم اگر قرار باشد امروز هم برای پلاک گلوبندش جمله ای انتخاب کند، همین دو کلمه را برمی گزیند. خودش می گوید همه ی خاطرات و حرف های قشنگ زندگی یک طرف، این دو کلمه را هم که روز اول به من گفتی یک طرف. می گوید دست خودم نیست؛ از قلبم بیرون نمی رود.
یقین دارم اگر بعد از این همه سال باز هم بخواهم کادویی بهش بدهم دوست دارد همین دو کلمه را رویش بخواند: «دوستت دارم.»



نوشته شده در تاریخ شنبه 91/1/19 توسط rayehezohur

1– مرا تحسین کن.

2 – می دانم که همیشه با من موافق نیستی و برخی از تصمیم هایم را نمی پسندی، اما همیشه تاکید کن که عاشقم هستی.

3 – سعی کن نیازهای مهم مرا برطرف کنی، مثل نیاز جنسی و صداقت.

4 – مرا همین طور که هستم بپذیر و سعی نکن مرا تغییر دهی.

5 – طوری با من رفتار کن که احساس کنم بی همتا هستم. گاهی مردها مثل پسربچه ها می شوند.

6 – اگر می خواهی با من حرف بزنی، اول از من بپرس که در حال و هوای گفت و گو هستم یا نه. اگر نیستم، اصرار نکن.

7 – ما مردها گاهی به غار خودمان پناه می بریم. کمی به من زمان بده تا از غارم بیرون بیایم؛ آن گاه خودم به سوی تو خواهم آمد.

8 – وقتی گیج و سردرگم هستم به من نگو چه کار باید بکنم. وقتی در این حالت هستم سعی کن به نحوی مرا به مسیر مناسب برگردانی.

9 – هرگز مرا با شوهر دیگران مقایسه نکن.

10 – کارم برایم مهم است و من به آن نیاز دارم. زمانی که از کارم رضایت دارم، درباره چیزهای دیگر نیز احساس خوبی دارم.

11 – درک کن که برای کسب آرامش نیاز دارم تلویزیون تماشا کنم، به خصوص مسابقه فوتبال.

12 – درک کن که خیلی دوست دارم گاهی برای رابطه جنسی پیشقدم شوی.

13 – سعی نکن برای هر کاری که می کنم مرا سوال پیچ کنی و از من توضیح بخواهی. به قضاوتم احترام بگذار.

14 – به پدر و مادرم و خانواده ام احترام بگذار.

15 – زمانی که عصبانی می شوم، سعی کن صبور باشی.

16 – هرگز تصور نکن از قبل درباره هر حرفی که به تو می زنم فکر کرده ام. از این رو، مرا سرزنش نکن چرا حرفی زده ام که تو را عصبانی کرده است.

17 – نزد خانواده خودم و خانواده خودت و دوستانم از من بد گویی نکن.

18 – بیشتر مسایلی که بین من و تو می گذرد، محرمانه است؛ قرار نیست دیگران از آن مطلع باشند.

19 – وقتی با لحن پرتوقع حرف می زنی، چیزی جز این نمی شنوم که به اندازه کافی مفید نبوده ام و در را ضی کردن تو ناکام شده ام.

20 – تا زمانی که به طور مستقیم از تو درخواست توصیه نکرده ام، یعنی خواهان هیچ توصیه ای نیستم. توصیه هایی که در این جور مواقع می کنی باعث می شود احساس کنم می خواهی برای من تعیین تکلیف کنی.

21 – خواهشم از تو این است که هرچه را می خواهی، از من درخواست کن؛ چون به طور غریزی نیازهای تو را به یاد نمی آورم.

22 – به یاد داشته باش که من دوست دارم کارهایی شخصی مختص خودم داشته باشم که تحت اختیار خودم باشد.

23 – من بیشتر دوست دارم کارهایی را برایت انجام دهم که خودم آنها را انتخاب کرده باشم، نه این که مجبور باشم انجامش دهم.

24 – اگر گاهی پیش می آید که از تو فاصله می گیرم و بی توجهم، خیال نکن تو را دوست ندارم بلکه بی توجهی ام شاید نشانه این باشد که تحت فشار و تنش هستم.

25 – اگر در رابطه جنسی رضایتم تأمین شود، هر نوع دلخوری و فشار عصبی و تنش که در من وجود دارد، ناپدید خواهد شد.

26 – ما مردها فقط خواهان رابطه جنسی نیستیم بلکه خواهان عشق هستیم و تنها راهی که می توانیم عشقمان را ابراز کنیم، رابطه جنسی است.

27 – وقتی به داشتن رابطه جنسی با من اشتیاق نشان می دهی، این پیام را به من می رسانی که پذیرای من هستی و به من اعتماد داری. بدین طریق می توانم احساس قدرت کنم.

28 – اگر نتوانم «نه» بگویم احساس می کنم تحت سلطه هستم. وقتی آزادی «نه» گفتن را داشته باشم، احتمال «بله» گفتنم بیشتر می شود.

29 – گاهی با هم جر و بحث و دعوا می کنیم؛ چنین چیزی طبیعی است. اما مراقب حرف هایی که به من می زنی باش و هرگز خیال نکن دیگر دوستت ندارم.

30 – همان طور که تو عاشق گل گرفتن هستی، من هم دوست دارم چند ساعتی با دوستانم خوش باشم؛ اما مطمئن باش با شوق و ذوق و انرژی بیشتری نزد تو برخواهم گشت.

31 – قرار نیست همه کارها را با هم انجام بدهیم. اگر من می خواهم تلویزیون تماشا کنم و تو دوست داری به سینما یا خرید بروی، بهتر است هرکدام به فعالیت مورد علاقه خودمان بپردازیم.

32 – این حقیقت را بدان که من ذهن خوان نیستم. پس اگر خواسته و نیازی داری، به من بگو.

33 – گاهی به طور غیرمنتظره بغلم کن و به من ابراز عشق و علاقه کن.

34 – هرگز در حین ارتباط جنسی تحقیرم نکن، سرزنشم نکن، مرا ناتوان نخوان و نگو که مرد نیستم.

35 – می دانم تو مادرم نیستی، اما گاهی دوست دارم بچه شوم و تو خواسته های مرا برآورده کنی.

36 – هرگز خیال نکن من آدم کامل و بی نقصی هستم. اما بدان که تمام سعی ام را می کنم تا قهرمان زندگی ات باشم.

37 – همیشه مرا منبع آرامش، شادی و سرگرمی ات ندان. گاهی هم باید بتوانی برای خودت شوهری کنی.

38 – به یاد داشته باشد که من عاشق زنی قوی و توانمند و مستقل هستم، نه زنی نیازمند و وابسته.

39 – هرگز سکوت مرا به اشتباه تفسیر نکن. سکوتم به معنای بی توجهی به تو نیست بلکه درواقع می خواهم بگویم: «هنوز نمی دانم چه بگویم. اما دارم درباره اش فکر می کنم.»

40 – وقتی در حال فکر کردنم یا در غارم فرو رفته ام، سعی نکن از من انتقاد کنی، به من راه حل نده، از من نخواه احساساتم را بیان کنم، به حالم تاسف نخور. فقط به من زمان بده.

41 – گاهی احساس می کنی از تو فاصله گرفته ام. این امر طبیعی است چون من به استقلال نیاز دارم. اما پس از مدتی به سوی تو بازمی گردم چون به عشق و صمیمیت تو نیاز دارم.

42 – احساساتت را با من در میان بگذار و اجازه نده روی هم انباشته شوند، مبادا ناگهان منفجر شوند.

43 – برایم خیلی مهم است که به قدرت و توان مردانگی ام باور داشته باشی و بدانی که می توانم از پس مشکلات بربیایم.

44 – به من برای رشد و تغییر کمک کن. این بدان معنا نیست که مرا سرزنش و در موردم قضاوت کنی، من زن زندگی می خواهم نه زن ایرادگیر.

45 – برایم غذاهای خوشمزه درست کن، با این کار بیشتر احساس عشق می کنم.

46 – به من اجازه بده گاهی به تنهایی یا با دوستانم به مسافرت بروم، همان طور که من چنین فرصتی به تو می دهم.

47 – وقتی به بچه ها ویتامین می دهی، مرا هم فراموش نکن!

48 – به من فرصت بده عشق ورزیدن را بیاموزم و درمورد تو به کار ببرم.

49 – وقتی مشکلی داری به من بگو. درست نیست به من بگویی مشکلی ندارم و سپس از من توقع داشته باشی حدس بزنم مشکلت چیست.

50 – همیشه باورم کن.



نوشته شده در تاریخ شنبه 91/1/19 توسط rayehezohur
<      1   2   3   4      >
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • آی تی ایران
  • قالب میهن بلاگ
  • ضایعات
  • انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس