سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رایحه ظهور زنجان
 

  2 نکته مهم آغازین:

  1 -  این فرایند صرفا جهت ازدواج اینترنتی پیشنهاد می گردد و دوستیابی از این طریق ( به علت مراعات نشدن بندهایی از این فرایند) عوارض ناخواسته ای را به همراه دارد . (در واقع هر گردی گردو نیست).

2 اگر مقاله با دید بدبینانه ای تنظیم شده است، صرفا به خاطر اینست که دوستان را متوجه اهمیت موضوع و خطرات احتمالی آن نمائیم.

قدمهای ذیل به ترتیب برای خانمهایی که قصد ازداوج از طریق اینترنت را دارند توصیه می گردد.

1 با خودتان صادق باشید و انگیزه شما صرفا کسب اطلاعات عمیق در مورد همسر آینده اتان باشد ؛ نه سرگرمی

2 زیاد  اطلاعات بگیرید –  کم اطلاعات بدهید.

با آی دی پسرانه بین نویسندگان وبلاگها و اتاق های گفتگو و ... رفته و  فرد مورد نظر را گزینش نمائید.( در این مرحله جنیست خود را روشن نکرده ، تا مشخص نمائید که ؛ قادر به ایجاد و ادامه  ارتباط ، با فرد مورد نظر خود از طریق افکارتان هستید نه جنیسیت خود ) .

 به عنوان یک دوست اینترنتی ( بدون توجه به جنسیت ) اطلاعاتی را در مورد وی کسب کنید. سن ؟ جنس ؟ تحصیللات ؟ محل سکونت ؟ رشته تحصیلی؟ شغل ؟ هدفش از چت کردن با با شما ؟ هدفش از ایجاد سایت و وبلاگ شخصی؟ فرهنگ و نژاد ؛ مذهب ؟ سرگرمی ها، نظرات سیاسی، متاهل یا مجرد بودن؟ تعداد افراد خانواده ؟  شغل پدر ؟ شغل مادر؟ وضعیت مالی؟ تحصیلات افراد خانواده و برادران و خواهران؟ توضیح در مورد تخصص و شغلش با سئوال از جزئیات آن ؟ موسیقی دلخواهش؟ میزان و ساعاتی که که به اینترنت وصل هست؟ و خلاصه هر آنچه که به نظرتان برای آشنایی اولیه مفید است؟

سعی کنید در این مرحله اطلاعات کمی از خودتان بدهید یا بسیار خلاصه باشد. برای قدمهای بعدی لازم است که او از شما کمتر بداند. البته  برای تحکیم ارتباط  لازمست که مقداری اطلاعات عام از خودتان بدهید مثل تعداد خانوار ، سن ، رشته تحصیلی، مدرک ، تفریحات مورد علاقه ؛ ولی اطلاعات خاص از جمله نام محل تحصیل ، نام واقعی خودتان ، نام محل کار،  آدرس منزل ؛ همچنین عقاید مذهبی ، سیاسی را در این مرحله عنوان ننمائید.( البته سئوال و جواب ها نباید خشک و پشت سر هم باشد تا شک طرف مقابل را بر انگیزد. بلکه با ظرافت باید مطرح شود.

3 –  با روشن ساختن جنسیت خود ، سایر سرنخهای شناسایی وی را با ظرافت طلب کنید. مثل آدرس سایت های محبوبش؟، آدرس وبلاگ یا سایت شخصی اش ؟ آی دی و آدرس ایمیلش  و در صورت امکان ایمیل و آی دی دوستان مورد تائیدش؟ و از او بخواهید طی ایمیل هایی، در مورد خودش مطالب جالب و اختصاصی را بنویسد. در این مرحله می توانید نظر او را در مورد ازدواج بطور عام و ازدواج اینترنتی به طور خاص جویا شوید. سئوال باید کلی باشد و به قصد و نظر خودتان در این مورد اشاره نفرمائید.

( بدیهی است ،در هر مرحله از مراحل مذکور ؛ اگر فرد با پارامترهای دلخواه شما تطابق نداشت یا قصد ازدواج ندارد ، فرایند ازدواج اینترنتی در مورد او به اتمام می رسد.)

4 به مطالعه ایمیلهای ارسالی ،  سایت ، وبلاگ و اشاراتی که داشته است به طور عمیق می پردازید و با دید منتقدانه بررسی می کنید. ، پس از این می توانید با افکار او چالش منطقی و علمی کنید تا او بیشتر صحبت کند که این مطلب به شناسایی او کمک خواهد کرد.

5 با آی دی های ناشناس و پسرانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با سئوالاتی شبیه سئوالات بند 1 ، اولا درستی اطلاعات خود را چک کنید ، ثانیا در یابید آیا او با یک پسر هم به همان سرعت ارتباط می گیرد و جواب سئوالاتش را می دهد؟ ( نقش و تاثیر جنیست خود را در ایجاد و ادامه این ارتباط بررسی کنید)

6 -  با آی دهای ناشناس و دخترانه با او ارتباط بگیرید و به او ایمیل بزنید و با دادن اطلاعات دیگر ، و گرفتن اطلاعات از او ، مطالبش را چک کنید. در اینجا دختر دیگری باشید و نظراتی مخالف نظرات واقعی خود بدهید. آیا او همان پسر است و با همان افکار . یا چهره متفاوتی از خود ارائه می دهد. ( ثبات و واقعیت مطالب وی را بررسی کنید).

7 با یک آی دی ناشناخته دیگر؛  سکس طلبی او را چک کنید؛ از او آدرس چنین سایت هایی را بخواهید یا با ارسال مطالب مسخره و عکسهایی با این مضامین واکنش او را در این رابطه بسنجید. همچنین سن خود را سنی اعلام کنید که خارج از وقت ازدواج است ( مثلا 10 تا 14 سال) و با او حرفهای صمیمانه و عاشقانه بگوئید و از او قرار ملاقات حضوری در سطح شهر، منزل خود یا منزلش بگذارید ؟ جواب مثبت او به این قرار می تواند ، او را در این مرحله ، رد کند.

8 با دو آی دی دخترانه در دو وقت متفاوت با او تماسی صمیمانه و گرم بگیرید و در هر مورد از خود اطلاعات تقریبا متناقض و متضاد بدهید و نظرش را جداگانه در مورد خودش و خودتان جویا شوید؟ آیا او به رنگ هر دختری در می آید. با آن آی دی های دخترانه و ناشناس بخواهید ، که شما دوست دختر او باشید. پس از آن در روزی دیگر با آی دی اصلی خود از او تلویحا سئوال کنید که آیا او دوست دختری هم دارد. و اگر دارد چه وقت و چگونه آشنا شده است؟ این می تواند میزان راستگویی یا دروغگویی او را تا حدی روشن نماید.

9 گاهی از چیزهایی که بدتان می آید برای او به خوبی یاد کنید و تعریف کنید و به عکس از چیزهایی خوشتان می آید به بدی یاد نمائید ، و نظر او را بطور غیر محسوس در رابطه با نظراتتان جویا شوید. تا واکنش واقعی فرد را چک کنید. ( تا مطمئن شوید او نقش بازی نمی کند و نظرات قطعی خود را ابراز کرده است)

10 کم کم اطلاعات خاص از او بخواهید. نام ، نام خانوادگی ، شماره شناسنامه ، تاریخ تولد ، نام پدر ، آدرس منزل ، شماره تلفن محل تحصیل ،کار ، منزل ،  و...، را از او بخواهید و در اینترنت مشخصات او را جستجو کنید. همچنین صحت مشخصات او را بررسی نمائید.

11 سعی کنید به غیر از خودتان حداقل یک نفرد دیگر که دارای تجربه و علم لازم در این مورد است ، از رابطه شما با خبر باشد و مشخصات بند 8 را پس از بررسی صحت آن ، به فرد امین خود بدهید( اشخاص پیشنهادی : پدر ؛ مادر؛ خواهر یا برادر بزرگتر، معلم ؛ مشاور خانواده و ازدواج)

12 به احساسهایش ، افکارش ، و رفتارش در خلال صحبت ها توجه نموده و به صورت جزئی و با مثال در رابطه با زندگیش سئوال نمائید. و واکنش ها و سخنانش را با تمام صحبت ها و نوشته های قبلی او که در آی دی ها متفاوت شما ، به شما گفته است  جمعبندی و آنالیز نمائید.

همچنین در مورد پروفایلش سئوالاتی بکنید. چرا تکمیل نکردید؟ چرا این آی دی را انتخاب کردید؟ چرا عکس واقعی خود را در آن نگذاشته اید؟ چرا به سرگرمی های خاصی علاقه دارید؟....

13 صحبت ازدواج را جدی تر مطرح کنید. و نظرش را در مورد خود جویا شوید. آیا او می تواند به شما اعتماد کند؟ آیا او به ازدواج با شما می اندیشد. آیا او می تواند رسما جهت خواستگاری شما اقدام نماید.( یک سئوال در اینجا می تواند مطرح شود آیا او  دوست دارد که با شما ازدواج کند یا در حال حاضر شما را  فقط به عنوان دوست انتخاب کرده است ؟ اگر قصد ازدواج را با شما ندارد یا می گوید که فعلا شرایط  ازدواج با شما را ندارد و در آینده اقدام خواهد کرد!؛  ازدواج اینترنتی شما در رابطه با او همین جا خاتمه می یابد. بدیهی است ادامه این روند به امید اینکه در آینده او به خواستگاری شما بیاید ، با شکست روبرو خواهد شد و سرخوردگی شما را به دنبال خواهد داشت.( سرکه نقد به از حلوای نسیه است)

14 نظر فرد را در مورد ملاقات حضوری وی با پدرتان ، برادرتان و خانواده اتان در منزل شما ، جویا شوید.( با این مسئله او را چک کنید تا چه اندازه جدی و مصمم است در صورت مخالفت ؛ دلایل او را با سایر بهانه تراشی ها و دلیل تراشی هایی که از او به دست آورید جمعبندی و تحلیل نمائید)

 

15 از او در مورد فیلم هایی که دیده ، کتابهایی که خوانده ، ترانه هایی که شنیده و اعتقاداتی که دارد ، جزء به جزء بپرسید و یادداشت کنید و در مورد آنها اطلاعات بیشتری حاصل کنید و در جلسات آینده ، از بخشهایی از کتابهایی که خوانده سئوال کنید و نظرش را در مورد آن جویا شوید.

16 با متدهای دروغ سنج ، دروغگویی او را چک کنید ( می توانید با یک مشاور یا روانشناس در این مورد مشورت نمائید)

17 برای قوی کردن بینش خود در رابطه با عشق ، ازدواج و راههای آن ، حتما 3 جلد کتاب با عنوان " آیا تو آن گمشده ام هستی " را بخوانید. این کتاب از باراباس دلی آنجلیس هست. می توانید این کتاب را از انتشارات جیحون روبروی دانشگاه تهران تهیه فرمائید. برای مطالعه تکمیلی و بیشتر کتاب " عشق هرگز کافی نیست " مولف: تی آرن بک ؛ ترجمه : بداغچی را از همان انتشارات بخواهید. اضافه شدن بینش شما در ازدواج ( چه اینترنتی ، چه غیر اینترنتی) ، سوپاپ اطمینان خوبیست.

18 هرگز در هیچکدام از مراحل ذکر شده با او قرار ملاقات حضوری نگذارید. برای نشان دادن جدیت  شما در مورد ازدواج اینترنتی؛ اولین دیدار بهتر است به صورت رسمی و با حضور خانواده های شما صورت بگیرد. 

19 مراحل فوق نباید پشت سر هم و سریع سپری شود  و به زمان نیاز دارد ( پیشنهاد: حداقل طی شش ماه) اگر تمام این مراحل با موفقیت طی شده است ،او می تواند صرفا یک خواستگار بالقوه برای شما باشد. مسئله ازدواج را به صورت  صریح و شفاف  با او بیان نمائید. و از او بخواهید در مورد ازدواج با شما فکر کرده و جواب دهد. بدیهی است در این مورد، والدین شما در جریان بوده و در صورت موافقت وی مراسم رسمی و سنتی خواستگاری شروع می شود. (‌ در اینجا تاکید روی مراسم سنتی صرفا به خاطر اینست که ارتباط مجازی شما به ارتباط واقعی و دقیق تری تبدیل شوند و فرایند به صورت عمیق تری دنبال شود)

20 طی مراحل فوق به معنای شناخت فرد مذکور نمی باشد. لذا برای انتخاب او به همسری باید شروع به بررسی و شناخت او در خارج از دنیای مجازی نمائید که خود بحث نسبتا مفصلی هست. در این مورد اگر اطلاعات بیشتری لازم دارید می توانید به مراکز مشاوره مراجعه نمائید.

برگرفته از سایت:http://hamdardi.com

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/17 توسط rayehezohur
 

به دنبال شوهر اینترنتی:

با خود گفتم که عصر ارتباطات است و جهان به کوچکی دهکده ای ؛ پس دیگر

دغدغه " فرهنگ بسته" را ندارم که صبر کنم تا خواستگاری از در وارد شود.

کامپیوتر را روشن می کنم ، به اینترنت وصل می شوم و از میان هزاران جوان برومند ، با سواد ، های کلاس و با فرهنگ که آنها هم، چون خودم به اینترنت وصل هستند ، دست به گزینش می زنم و بهترین شوهر عالم را ( اگر وجود داشته باشد) برای خودم انتخاب می کنم.

با آی دی خودم وارد چت رومهای مختلف با مضامین عاشقانه می شوم . پی ام های مختلف، مرا بمباران می کنند. پسرهای برومند ، با سواد و با فرهنگ، گویی در انتخاب من رقابت می نمایند.

A  s l  ؟

نمی دانم جواب کدام را بدهم . همه مستقیم سر اصل مطلب می روند.

و سن و جنس و محل مرا می خواهند. بعد هم ادعاها و مطالبی را اظهار می کنند که برایم صحت و سقم آن ها همیشه در پرده ابهام می ماند!!!

به دنبال خانم اینترنتی:

من هم با خود گفتم که عصر ارتباطات است و جهان به کوچکی دهکده ای ؛ پس دیگر دغدغه " فرهنگ بسته " را ندارم  که در ارتباط یا شناسایی دختر دلخواهم جهت ازدواج مشکل داشته باشم. دیگر دامنه گزینشم به چند دختر آشنای همسایه، محل کار و تحصیل و فامیل محدود نیست.می توانم از طریق کامپیوتر از میان این همه دختر برومند، باسواد و های کلاس ؛ دختر مناسب و مطلوبم را بیابم و با او ازدواج کنم.

کامپیوتر را روشن می کنم ، به اینترنت وصل می شوم تا از میان هزاران دختر برومند ، با سواد و با فرهنگ و های کلاس ؛ که آنها هم چون خودم به اینترنت متصل هستند ؛ دست به گزینش بزنم و فهیم ترین همسر عالم را ( که حتما وجود دارد) برای خودم انتخاب کنم.

با آی دی خودم وارد چت رومهای مختلف با مضامین عاشقانه می شوم. با پی ام های مختلف هر آی دی را که نام دخترانه دارد بمباران می کنم. ولی به ندرت جوابی می دهند و یا اینکه با سئوالات کوتاه و پی در پی ، بی اعتمادی و شک خود را نسبت به من ابراز می کنند. و بیشتر اوقات نمی توانم صحت مطالب و ادعای خود را برای آنها اثبات کنم.

وقتی شبکه ارتباطی و اطلاعاتی ما به گستردگی جهان می شود، عمق شناسایی ما در این وسعت عظیم تا چه اندازه کاهش می یابد؟!

 چگونه می توانیم در این پهنه گسترده ؛ به شناسایی عمیق مسئله ای و یا به لایه های پنهان موضوعی فکر کنیم؟!

 چگونه اسیر سطحی نگری و ساده لوحی نشویم؟! خلاصه اینکه در میان این همه افراد که فقط چند خطی از آنها می خوانیم یا چند کلمه ای را می شنویم ؛ چگونه روح و روان ؛ احساس و اندیشه و رفتارشان را بشناسیم و باور کنیم؟!  آنهم در مهمترین انتخاب زندگی یعنی همسر گزینی و ازدواج.- انتخابی که در عالم واقعی هم با مشکل روبروست ؛ پس درعالم مجازی چه باید کرد؟

این مقاله به راه حلهای احتمالی می پردازد که به زعم نویسنده می تواند برای آنهایی که به ازدواج اینترنتی می اندیشند ؛ مفید باشد. برای روشن تر شدن بحث، به موضوع:

کسب اطلاعات از پسران و شناسایی آنها جهت ازدواج  اینترنتی ( ازدواج اینترنتی خانمها)

می پردازیم در مورد شناسایی دختران و کسب اطلاع از آنها جهت ازدواج ، نیز با کمی تفاوت به همین منوال است. اگر بازدید کنندگان عزیز سئوالی در رابطه با آن داشته باشند ، در یادداشت بعدی  توضیح خواهیم داد.

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/17 توسط rayehezohur

 بارها شنیدیم از اطرافیان خود هنگامی که در یک جمع نشستیم در آن جمع اگر پسری در مورد ازدواج کردن صحبتی به میان بیاورد اکثر مردان متاهل در آن جمع می‌گویند یه موقع خیلی عذر می‌خوام خر نشی بری زن بگیری یا اینکه بارها به این و آن می‌گویند عجب اشتباهی کردم زن گرفتم امروز تصمیم دارم در این مقاله به دلایل این مسئله بپردازم .

خب همه ما می‌دانیم معنی ازدواج برای پسرها یا دخترها در برخی زمینه‌ها مشترک و در برخی زمینه‌ها متفاوته اولین مسئله‌ای که برای پسرها در امر ازدواج مهم تلقی می‌شود حفظ مسئولیت می‌باشد و در مورد دختران اولین مسئله معمولا آزادی می‌باشد در اینجا باید به نقاط اختلاف فکر کنند و آنها را به حداقل کاهش دهند. حالا آقا پسرا زمانی که تشکیل خانواده می‌دهند به لحاظ مسئولیت پذیری بیشتر یکسری محدودیت‌ها نسبت به دوران مجردی براشون شکل می‌گیره که این طبیعیه و بایدم همینطور باشه مسلم بدونید درامد مالی مردها در دوران متاهلی چند برابر درآمد آنها در دوران مجردی می‌باشد و اگر یک همسر خوب اختیار کرده باشند به خیلی چیزا می‌رسند که در دوران مجردی آن چیزها را نداشتند بعد از یک مدتی که از زندگی گذشت مردها به این فکر می‌رسند که خوب منی که مثلا الان فلان میزان درآمد دارم و فلان ماشین و فلان جا هم خونه دارم چه کاری بود زن بگیرم اگه مجرد بودم که بیشتر لذتش رو می‌بردم تا الان که صبح تا شب باید کار کنم اما جالب اینجاست که همین آقا به این فکر نمی‌کنه چرا زمانی که مجرد بود این تشکیلات رو نداشت پس اگر مسئولیت زندگی مشترک به دوش او نبود مسلما فقط به اندازه تامین نیازهای خودش تلاش می‌کرد نه بیشتر.

 پس به این درامد و این امکانات نمی‌رسید البته این درمورد افرادیست که دستشون تو جیب خودشونه نه جیب پدرشون.

به هر حال نگاه کردن به ازدواج از دید هوس اشتباهه چون هوس مقطعی می‌باشد و زود گذر، کسی شما آقایون را مجبور به ازدواج نکرده، کرده؟ پس به خاطر داشته باشید شما خودتان خواسته‌اید اما اینم در نظر داشته باشید ازدواج یک ریسک بزرگیست در زندگی اگر همسری انتخاب کنید که از هر نظر ایده‌ال باشد شما را به عرش می‌برد مردان بزرگ همیشه زنان بزرگی داشتند و بالعکس اگر یک انتخاب ناصحیح انجام دهید از عرش به فرش سقوط. اولین معیار را بر پایه صداقت، صبر، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید بعدا برید سراغ ظاهر.

هیچوقت همسری انتخاب نکنید که از شما زیباتر باشد یا از نظر مادی و سطح تحصیلات از شما برتر باشد، همسری انتخاب کنید که در سطح شما باشد حتی المقدور کمی پایینتر تا بتواند به شما تکیه کند و شما را در تمامی مراحل زندگی قبول داشته باشد .

قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر می‌کنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی می‌دهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اون روزی که احساسات حقیقی شما شکل گرفت می‌بنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد. مسلم و پر واضح است که یکسری از شناخت‌ها در طول زندگی بدست می‌آید و قبل از ازدواج مشخص نمی‌شود حتی این درمورد شناخت فردی هم صادقه یعنی شما برخی رفتارهاتون رو زمانی می‌شناسید که وارد زندگی مشترک شده‌اید این درمورد خودتون بود در مورد شناخت دیگری که جای خود دارد.

 

زیاد می‌بینم و می‌شنوم که سایرین در مورد فلان شخصی که مشکل داره می‌گویند زن که بگیره خوب می‌شه تازه اگر ازدواج کرد و خوب نشد می‌گن بچه دار که بشه خوب می‌شه و درآخرم باز می‌گن طلاق که بگیره خوب می‌شه جالبه، خواهشن اگر می‌خواهید انسان موفقی باشید به اینگونه حرفها توجه نکنید اگر احساس می‌کنید ضعفی دارید باید قبل از ازدواج اون ضعف رو برطرف کنید حتی مسائل کوچک به عنوان مثال خیلی از پسرها بد غذا هستند و همه جور غذایی نمی‌خورند خوب اطرافیان می‌گویند زن که بگیره دست پخت زنشو مجبور بخوره ای بابا این مسئله چه ربطی به ازدواج داره اگرم اونروزی که ازدواج کرد و اون غذا رو خورد به خاطر این نیست که چون همسرش این غذارو جلوی اون گذاشته، این کارو انجام میده به خاطر اینه که چون در ابتدای زندگی دو نفر بیشتر نیستند حالا اگر قرار باشه یکی از آنها هم سر سفره نیاید که دیگه نشد زندگی. و البته دلیل کم رنگ دیگری هم دارد و اون مخارج زندگی که باعث میشه هر انچه که هست رو با جان و دل نوش جان کند.

 

 

 

 

 



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/10/5 توسط rayehezohur

خواستگاری‌های متعدد = بدترین انتخاب!برخی ازدواج را وابسته به شرایطی می‌دانند که فراهم شدن آن‌ها ، زمان ازدواج را تعیین می‌کند و برخی دیگر به شانس و تصادف اعتقاد دارند تا ....

 

برخی برای انتخاب همسر محدودیت زمانی تعیین می‌کنند و با خواستگاری‌های متعدد،‌ بالاخره همسر انتخاب می‌کنند. اما محققین می‌گویند این افراد اغلب بدترین انتخاب را دارند که شباهتی هم به معیارهایشان ندارد.

افراد به شیوه‌های مختلفی همسر خود را انتخاب می‌کنند:

 

- برخی بر این باورند که بالاخره روزی با همسر رویایی خود رو برو خواهند شد

- برخی به شانس و تصادف عقیده دارند

- برخی بر عهده خانواده می‌گذارند

- برخی هم ازدواج را وابسته به شرایطی می‌دانند که فراهم شدن آن‌ها، زمان ازدواج را تعیین می‌کند. در این دسته،‌ چه در مورد خانم‌ها و چه در مورد آقایان،‌ به خصوص در کشور ما، گروهی وجود دارند که وقتی به سن خاصی رسیدند و اوضاع نسبتا باثباتی از نظر مالی یا تحصیلی یا مانند آن پیدا کردند،‌ تصمیم می‌گیرند که ازدواج کنند و برای آن محدوده زمانی هم تعیین می‌کنند. بعد از آن خواستگاری رفتن‌های مکرر یا میزبان خواستگارهای فراوان بودن،‌ برنامه دوره‌ای از زندگی خانواده‌ها می‌شود تا بالاخره فرد ازدواج کند. اما، آیا این روش مناسبی است؟

 

به گفته محققین، انسان و البته برخی دیگر از جانوران می‌توانند تا حدی تنوع را تحمل کنند، ‌اما از حد که گذشت دچار سردرگمی می‌شوند و شاید حتی بدترین انتخاب را داشته باشند. مثال ساده این مورد را می‌توانید در فهرست‌های بسیار طولانی غذای رستوران‌ها تجربه کنید که وقتی زیادی طولانی باشد،‌ معمولا انتخاب خوبی نخواهید داشت.

 

به گزارش دیسکاوری،‌ محققین بر این باورند که این محدودیت به اجداد ما برمی‌گردد. الیسون لنتون، از محققین دانشکده روان‌شناسی دانشگاه ادینبورگ چنین توضیح می‌دهد: «اجداد ما در اجتماعاتی بسیار کوچک‌تر زندگی می‌کرده‌اند و هیچ‌وقت با سطح تنوعی که بشر امروزه با آن مواجه است،‌ روبرو نبوده است. به نظر می‌رسد که ذهن ما محدودیت دارد،‌ اگر چه بسته به شرایط می‌تواند خودش را با سطح تنوع متداول در زندگی روزمره وفق دهد.»

 

محققین برای مطالعه تاثیر این محدودیت در فرایند انتخاب همسر به طور خاص، از 1868 زن و 1870 مرد خواستند که در مطالعه آن‌ها شرکت کنند. شرکت‌کنندگان اطلاعاتی مانند سن،‌ وزن،‌ قد، تحصیلات، مذهب، شغل و عاداتی مثل سیگار کشیدن را در فرم‌های مطالعه ثبت کردند. بعد در 84 گروه تقسیم شدند و افراد هر گروه، می‌توانستند افراد جنس مخالف را فقط به مدت 3 دقیقه ببینند. همه باید طی 48 ساعت تصمیم می‌گرفتند و به محققین اطلاع می‌دادند که چه کسی را انتخاب می‌کردند.

 

نتیجه برای محققین بسیار جالب بود. برخی از افراد نتوانستند کسی را انتخاب کنند. کسانی هم که موفق به انتخاب شدند،‌ کسی را انتخاب کردند که کم‌ترین شباهت را به معیارهای از پیش اعلام‌شده داشت. اما چرا این اتفاق افتاد؟

 

محققین بر این باورند که مسئله به نحوه قضاوت ما برمی‌گردد. ما انسان‌ها گرایش داریم برای انتخاب، نسبی قضاوت کنیم و معمولا قضاوت‌های ما مطلق نیست. بنابراین،‌ به جای این که فاکتورها را با ایده‌آل خود بسنجیم، آن‌ها را با هم مقایسه می‌کنیم. بنابراین وقتی فرد با گزینه‌های فراوان مواجه می‌شود، با انبوهی از عوامل روبرو شده که باید آن‌ها را با هم مقایسه کند.

 

در نهایت، مواجهه با دنیایی از عوامل مختلف باعث می‌شود که مغز فرایند انتخاب را رها کند. به گفته محققین، شاید به همین دلیل به خصوص در شهرهای بزرگ، شاهد بالا رفتن سن ازدواج هستیم. چون بین این همه آدم متنوع، فرد برای انتخاب آن‌قدر عوامل زیادی را باید در نظر بگیرد و با هم مقایسه کند که در نهایت از خیرش می‌گذرد.

 

بنابراین، یا در زمان بسیار کم خود را با گزینه‌های فراوان مواجه نکنید، یا دست کم فهرستی از معیارهای خود را به صورت مکتوب داشته باشید و برای مقایسه از آن استفاده کنید نه این که آدم‌ها را با هم مقایسه کنید. به علاوه حتما نیاز دارید که فاکتورهای خود را اولویت‌بندی کنید.

منبع : khabaronline.ir



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/8/14 توسط rayehezohur

دانستنیهای قبل از ازدواج - در مواردی، دختر خانم ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود.

تهیه یک فهرست بلند بالا از خصوصیات همسر مورد نظر با تمام جزئیات و ریزه کاری ها اشتباه است. درست است که باید فردی را انتخاب کنید که خصوصیات او به نظرات شما شبیه تر باشد اما اگر زیاده از حد محافظه کارانه عمل کنید و تمام زیر و بم او را مورد قضاوت قرار دهید، بالاخره مواردی پیش می آید که با فهرست شما همخوانی ندارد و همین موضوع باعث می شود به دلیل مسائل جزئی، فرد مورد نظر را قبول نکنید.

دخترخانم ها در هنگام ازدواج معمولا مواردی را در نظر دارند که در انتخابشان و نتیجه ازدواجشان ممکن است به رضایت واقعی دست پیدا نکنند.

ما در اینجا یازده اشتباه دخترانه را برایتان بیان می کنیم تا بتوانید در تصمیم گیری خود برای ازدواج صحیج تر و کم خطاتر عمل کنید :

1 - اگر تا یک سنی ازدواج نکرده اید و حالا فکر می کنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذره بین قرار داده اند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یک خواستگار بله می گویید، اشتباه می کنید.

2 - مقایسه همیشه کار را خراب می کند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی که اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته اند، مقایسه کنید، مطمئنا نمی توانید تصمیم درستی بگیرید.

3 - اگر از آن دسته آدم هایی هستید که دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیده اید، اشتباه می کنید. اگر به هر دلیل موقعیت هایی را در گذشته از دست داده اید، دیگر به آن فکر نکنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده کنید.

4 - بعضی ها به خودشان اجازه نمی دهند کسی را دوست داشته باشند و این مساله برایشان مشکل ایجاد می کند. مثلا ممکن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث بی منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتکب شده اید.

5 - گاهی بعضی دختر خانم ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فکر می کنند پر از اشکال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی گیرند، در حالی که اگر به نکات مثبت خودشان توجه کنند، از خیلی ها بهتر به نظر می رسند.

6 - در مواردی، دختر خانم ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یک دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمی افتد، فورا دلسرد شده، عقب می کشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یک رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یک پرچم قرمز بزرگ نگه داشته اید. با این کار واقع بینی را کنار گذاشته اید، در حالی که دنیای ما کاملا واقعی است.

7 - مرد ایده آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده آل فیلم ها کاملا فرق می کند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم ها تعلق دارند.

8 - گاهی دخترها سراغ فردی می روند که هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یک دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یک خصوصیت نمی توان زندگی کرد.

9 - تمرکز روی نکات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما وجود داشته، آنها را کنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.

10 - بعضی دختر خانم ها که تحصیل و شغل مناسبی دارند، فکر می کنند به دلیل رفع نیاز مالی می توانند از موضع بالا صحبت کنند و به کمک یک مرد احتیاج ندارند. این دختر خانم ها با این طرز تفکر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد می کنند و نمی توانند درست انتخاب کنند، چون مدام دیگران را از خود می رنجانند.

11 - ایثار و فداکاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فکر کردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است که بعضی دخترها مرتکب می شوند. اگر به هر دلیل بار مسئولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی تان فکر کنید و موقعیت ها را از دست ندهید.

منبع : 1dost.com

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/8/14 توسط rayehezohur

خواستگاری و گفتگوهای بعد از آن، یکی از تعیین کننده ترین و مهم ترین جلسات قبل از ازدواج و عروسی است. این جلسات در واقع یک فرصت است که می‌توانید از آن بهترین استفاده را بکنید. اما بسیاری از افراد دقیقا نمی‌دانند که چگونه از این جلسات گفتگو و آشنایی قبل از ازدواج، بهترین بهره برداری را بکنند.

هنوز هم دیده می‌شود که سوالات خواستگاری محدود می‌شود به مسایل کوچکی مثل: رنگ مورد علاقه، موسیقی مورد علاقه و... در اینجا سعی کرده‌ایم 5 سوال اساسی و مهم را که می‌تواند نقش تعیین کننده ای در شناخت دو طرف از یکدیگر داشته باشد مطرح کنیم. اگر شما هم یک جلسه خواستگاری و آشنایی قبل از ازدواج در پیش دارید، این مطلب می‌تواند کمک زیادی به شما بکند.

1 - قبل از هرچیز، شباهت‌ها و تفاوت‌های فرهنگی خانواده‌های دو طرف را در نظر بگیرید

فراموش نکنید که ازدواج یعنی پیوند دو خانواده و چه بسا دو خاندان. اولین شرط موفق بودن این پیوند این است که زبان، فرهنگ و آداب و رسوم دو خانواده به یکدیگر نزدیک باشد. تصور کنید خانواده شما با خانواده همسر آینده تان در یک مهمانی دور هم جمع باشند. آیا حرفی برای گفتن دارند؟ یا اینکه حتی زبان یکدیگر را هم نمی‌دانند؟ تشابه فرهنگی دو خانواده هرچقدر بیشتر باشد، می‌تواند تضمین بیشتری بر پایداری آن ازدواج باشد. برعکس این موضوع هم صادق است. هرچقدر تفاوت‌های فرهنگی دو طرف بیشتر باشد، می‌تواند باعث ایجاد اختلافات بیشتری شود.

2 - درباره جهان بینی طرف مقابل سوال کنید

تفسیر شما و همسر آینده شما از زندگی چیست؟ منظورم تعریف کلان شما از زندگی است. این موضوع بسیار مهمی است. نگاه شما و کسی که قصد ازدواج با او را دارید، به زندگی، باید حداکثر هماهنگی را داشته باشد. فرض کنید تعریف شما از زندگی این است: زندگی موهبتی است که نصیب انسان شده و می‌بایست حداکثر استفاده را از آن بکنید و تعریف طرف مقابل شما این است: زندگی مسیری سراسر درد و رنج است که در انتهای آن عفریت مرگ به انتظار انسان نشسته است! به نظر شما ازدواج و تشکیل زندگی مشترک با چنین شخصی برای شما ممکن است؟ در باره نگاه مثبت یا منفی شخص مقابل به اطراف سوال کنید. سعی کنید سوالاتی را مطرح کنید که روحیات طرف مقابل را بهتر بشناسید. شما که نمی‌خواهید تا آخر عمر با یک فرد پوچ گرا و افسرده سر و کله بزنید!

 3 - درباره باورها و اعتقادات مذهبی یکدیگر صحبت کنید

از نظر اعتقادی و مذهبی یکدیگر را ارزیابی کنید. نباید شما و همسر‌ آینده تان از نظر مذهبی تفاوت‌های آشکار و فاحش با هم داشته باشید. این موضوع باعث ایجاد اختلافات جدی در زندگی مشترک شما خواهد شد. خیلی از افرادی که از کنار این مسئله به سادگی عبور کرده اند، در آینده با مشکلات جدی مواجه شده اند. فراموش نکنید که اطلاعات قبلی و به اصطلاح شناخت دورادور کافی نیست، حتما باید در این باره با هم حرف بزنید و بحث کنید.

4 - درباره اهداف یکدیگر در زندگی بحث کنید

اهداف میان مدت و بلند مدت دو نفر که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند معیار بسیار مهمی در تصمیم گیری است. هدف شما و همسرآینده شما از ازدواج چیست؟ آیا ازدواج را راهی برای تکامل می‌دانید؟ یا ازدواج می‌کنید که به اهداف مالی خود برسید؟ این دو نگاه بسیار با هم متفاوت است. اهداف بلند مدت شما در زندگی و انتظاراتتان از زندگی چیست؟ تمام اینها اگر تفاوت فاحش با یکدیگر داشته باشند، بعد از ازدواج می‌توانند باعث ایجاد اختلافات جدی بین شما شوند. می‌توانید با طرح سوالاتی که از طرف مقابل می‌کنید، به طور غیر مستقیم اهداف بلند مدت او را بسنجید.اجازه بدهید یک مثال بزنم: فرض کنید یکی از اهداف مهم طرف مقابل شما، مهاجرت به یک کشور دیگر و زندگی کردن در آنجا باشد.

شاید اکنون برای آن برنامه جدی نداشته باشد. اما همواره به صورت یک هدف به آن فکر می‌کند. در حالی که شما قصد دارید در کشور زادگاه خود بمانید و زندگی کنید. اگر از قبل در باره این موضع اطلاع داشته باشید شاید تصمیم شما برای ازدواج با این فرد تغییر کند.

5 - درباره علایق و سرگرمی‌های یکدیگر بپرسید

زندگی شما پر از اوقات فراغت و زمان‌های خالی است که قرار است آن را با یک نفر دیگر شریک شوید. بنابراین بسیار مهم است نظر شما دونفر در باره نحوه گذراندن اوقات فراغت، سبک مسافرت، تفریح و.... به هم نزدیک باشد. شاید در نگاه اول این موضوع چندان مهم نباشد، اما همین مسئله کوچک باعث ایجاد اختلافات زیادی در زندگی زناشویی می‌شود. می‌توانید با طرح چند سوال ساده و یا تعریف کردن چند خاطره از علایق و سلایق طرف مقابل در باره تفریحات و سرگرمی هایش مطلع شوید.

نکات بسیار زیاد دیگری هم هستند که به شما کمک می‌کنند که شناخت دقیق تری از یکدیگر به دست بیاورید. در اینجا تلاش کردیم که مهم ترین نکات را یادآوری کنیم. اکنون شما به خوبی می‌دانید که چه سوالاتی را در جلسه خواستگاری و آشنایی پیش از ازدواج مطرح کنید تا به شما و طرف مقابلتان در شناخت بهتر از یکدیگر کمک کند.

برگرفته از عروس سایت



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/8/14 توسط rayehezohur

اگر قصد دارید ازدواج کنید و حتماً هم در ازدواجتان موفق باشید. اگر می خواهید همسرتان از همه نظر به شما نزدیک و شبیه باشد بهتر است ابتدا خود را خوب بشناسید. بدانید که هستید و چه می خواهید.

شخصیت

یکی از زوایای مهم خودشناسی، شناخت شخصیت است. شخصیت به مجموعه ویژگی های فردی گفته می شود که می توان با شناخت آنها رفتار، عادات و طرز برخورد فرد با دیگران را در شرایط گوناگون پیش بینی نمود. به همین دلیل اگر فرد اول شخصیت خود را به درستی بشناسد و بعد براساس شخصیتش به دنبال فردی بگردد که با وی سازگار است یقیناً در ازدواجش موفقتر خواهد بود.

شخصیت افراد از چند دیدگاه قابل دسته بندی و بررسی است.

-دسته بندی اول: درون گرا و برون گرا

افراد درون گرا، تمایلی به حضور در جمع ندارند و بیشتر از تنهایی لذت می برند. به همین دلیل است که این گروه معمولاً خود را درگیر مسائل به محیط پیرامونی شان نمی کنند.

در مقابل افرادی که شخصیت برون گرا دارند، از حضور در جمع و اظهار نظر در آن لذت می برند. آنها مدام تلاش می کنند که با محیط اطراف شان رد تعامل باشند.

بهترین ازدواج در این دسته بندی ازدواج هر فرد با همگروه خود است . اما باید توجه داشت که در غیر این صورت معمولاً ازدواج یک درون گرای افراطی با یک برون گرای افراطی با شکست مواجه می شود.

-دسته بندی دوم: بصری،‌ سمعی،‌ لمسی و جنبشی

بصری ها به کیفیت های دیداری توجه دارند. یعنی تصاویر بیشتر برایشان مهم است و در ذهنشان می ماند. این افراد سریع سخن می گویند و در حین صحبت از حرکات دست بسیار استفاده می کنند. آنها دیده هایشان را چنان توصیف می کنند که مخاطب می تواند تصویر آن به راحتی در ذهن خود تجسم نماید.

برعکس برای سمعی ها کیفیت های شنیداری (کلام، آهنگ صدا و...) مهمتر است. یعنی افراد این گروه به چیزهایی که شنیده اند   بیشتر توجه می نمایند و از شنیده هایشان بیشتر سخن می گویند.سمعی ها معمولاً آهسته صحبت می کنند و سعی دارند بیانشان برای دیگران شیوا و رسا باشد.

لمسی ها، پر احساسترین و رمانتیکترین افراد هستند. آنها معمولاً از چیزهایی که لمس کرده اند سخن می گویند. بسیارآرام اند و گاه حتی این آرامی به سوی نوعی رخوت و سستی در آنها پیش می رود.

گروه چهارم جنبشی ها هستند که پر جنب و جوش و هیجانی اند. آرام و قرار نداشته و پر تحرک اند.

موفق‌ترین ازدواج در این دسته بندی این است که هر فردی با هم گروه خود ازدواج کند.

علاوه بر این، سمعی ها می توانند با بصری ها ازدواج کنند.

بصری ها در گام اول با جنبشی ها و در گام دوم با سمعی ها موفقترند.

جنبشی ها هم با بصری ها بهترین حالات ازدواج را دارند.

اما لمسی ها با هیچ گروهی مگر با هم ‌گروه خود خوشبخت نمی ‌شوند.

- دسته بندی سوم

* افراد جستجوگر، ماجراجو و مخاطره ‌طلب: افراد ماجراجو عاشق ریسک کردن هستند. آنها بسیار کنجکاو، خود انگیخته، خلاق و پر انرژی اند و ترسی از برهم زدن قوانین و عادت ‌ها ندارند.

* افراد ملاحظه گر: ذاتاً بسیار محتاط و هوشیارند. از اعمال نابهنگام و ریسک پذیر اجتناب می نمایند و همیشه طبق قوانین و مقررات عمل می نمایند.

* افراد رهبر: آنها با مسایل بسیار منطقی و واقع بینانه برخورد می کنند. در تصمیمات و اهدافشان قاطع و استوارند و عاشق رقابت و جاه ‌طلبی هستند.

* افراد سازگار: خصوصیت اصلی این گروه کنار آمدن و سازش با اطرافیان است و کاملاً انعطاف پذیر می باشند.

* فردگراها: آنها همیشه به صورت مستقل عمل می نمایند و به خود، فکر و تصمیمشان اعتماد کامل دارند. معمولاً برای این افراد مشورت و مشاوره بی معنا است. این گروه شخصیتی کنجکاو، مملو از شگفتی و مسائل غیر منتظره هستند.

* افراد قهرمان: این افراد ذاتاً همیشه برنده اند به همین دلیل دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و از افراد ضعیف و بدون اعتماد به نفس به شدت دوری می جویند.

منبع:تبیان

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/8/14 توسط rayehezohur

«پدر و مادر عزیزم سلام. ببخشید که بدون اطلاعتون این کارو کردم. ولی تقصیر خودتون بود. من حمیدو خیلی دوست دارم و نمی تونم دوریشو تحمل کنم. تو این سه سال دوستیم با حمید غیر از خوبی و مهربونی هیچی ازش ندیدم. اون همیشه بر عکس شماها مدام ازم تعریف و تمجید می کنه و خیلی دوستم داره. نمی دونم چرا شما اینقدر سرسختانه با ازدواج ما مخالفت می کردید. اینکه حمید، مرد زندگی نیست، عقلش نمی رسه، خوشگذرونه و... بهانه هایی نبودند که من بپذیرم. شما همه راه ها رو به روی ما بستید برای همینم ما تصمیم گرفتیم که با هم فرار کنیم ... . » 

خیلی وقت ها فرزندان گمان می کنند که مهمترین عامل سختی ها و نرسیدن آنها به خوشبختی، والدینشان هستند. آنها تصور می کنند که خوشبختی در یک قدمی شان است و اگر دست دراز کنند می توانند آن را بگیرند ولی مانعی بزرگ به نام والدین در مقابلشان قرار دارد.

همین تفکرات غلط و اشتباه برخی از دخترها و پسرها را بر آن می دارد که برای رسیدن به خواسته هایشان دست به اقدامات اشتباه و خطرناکی بزنند. نمونه بسیار ملموس این قضیه مثال بالاست. دختر و پسری که خانواده هایشان را مهمترین مانع بر سر راه رسیدن به یکدیگر و ازدواج می دانند و تنها راه دور زدن این مانع را فرار از خانه و در تنگنا قرار دادن خانواده ها می بینند. آنها تصمیم می گیرند برای رسیدن به هم از خانه فرار کنند یا بدون حضور والدین عقد نمونده و به دنبال زندگی شان بروند و یا اینکه با این فرار خانواده ها را مجبور نمایند که از ترس آبرویشان هم که شده با ازدواجشان موافقت نمایند. شاید در برخی از موارد این عملکرد باعث رسیدن به نتیجه دلخواه فرد شود ولی در بسیاری از موارد مشکلات عدیده دیگری برای طرفین به خصوص دختر خانم ایجاد می نماید.

-تجاوز و تعدی به حریم دختر خانم: متاسفانه در بسیاری از موارد فرار دختر از خانه، پسر به دلیل تنها و بی سرپرست بودن وی به راحتی به خود اجازه می دهد تا به وی تجاوز نماید. در بسیاری از موارد نیز پس از تجاوز به دختر او را رها کرده و منکر ازدواج با وی و قول و قرار های قبلی شان می شود.

- گرفتار شدن در دام شبکه های قاچاق مواد مخدر یا زنان: زمانی که دختر خانم با هزاران امید از خانه پدری فرار می کند و به دامان معشوقش پناه می برد و متاسفانه از سوی وی نیز مورد جفا قرار می گیرد، دیگر روی برگشتن به خانه پدری را نداشته و به دلیل نداشتن سرپناه خواه ناخواه جذب شبکه های قاچاق زنان و یا مواد مخدر می شود و این یعنی گرفتار شدن در بدبختی های جدیدتر و بزرگتر.

-ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی: بی خانمانی،‌ بی هویتی و هزاران هزار مشکل دیگری که پس از فرار برای دختران حاصل می شود عامل بروز بسیاری از مشکلات روحی و روانی در آنها شده و گاه حتی آنها را تا مرحله خودکشی نیز پیش می برد.

- خطر ابتلا به بیماری های عفونی: نگرانی بزرگ دیگر در مورد افراد فراری افزایش خطر ابتلای آنها به بیماری های عفونی چون ایدز و هپاتیت به دلیل استفاده زیاد از مواد مخدر تزریقی و رفتارهای پر خطر جنسی است.

- و ...

حال ممکن است عده ای بگویند همه که به این مشکلات برخورد نمی کنند. برخی نیز پس از فرار با یکدیگر ازدواج می کنند. ما نیز این حالت را قبول داریم ولی معتقدیم که در این حالت نیز افراد به خوشبختی که برای رسیدن به آن لحظه شماری می کردند نخواهند رسید، زیرا:

- معمولاً خانواده ها از ترس آبرویشان با ازدواج فرزندان فراری شان موافقت می کنند ولی در بسیاری از موارد این افراد پس از ازدواج از خانواده ها طرد شده و حمایت آنها را برای همیشه از دست می دهند.

- در حالتی که دختر و پسر برای تشکیل زندگی مشترکشان حمایت والدین و خانواده هایشان را نداشته باشند در زندگی مشترکشان بیشتر دچار مشکل شده و آسیب پذیرترند.

- فرار دختر از خانه پدری و ازدواج وی با فرد مورد نظرش گاه مهمترین ابزار برای سرزنش و ملامت وی از سوی پسر و خانواده وی محسوب می شود. نبود حمایت خانوادگی نیز این ملامت ها را چند برابر می کند.

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/8/14 توسط rayehezohur

شاگردی از استادش پرسید: محبت چیست؟ استاد: به گندم­ زار برو و پر خوشه­ ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم­ زار، به یاد داشته باش که نمی­ توانی به عقب برگردی تا خوشه­ ای بچینی.

شاگرد به گندم­ زار رفت و پس از مدتی برگشت. استاد پرسید: چه آوردی؟ شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ؛ هر چه جلو می­ رفتم خوشه­ های پرپشت­ تر می­ دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت­ تر، تا انتهای گندم­ زار رفتم. استاد: محبت یعنی همین.

شاگرد: پس ازدواج چیست؟ استاد: به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور، اما به یاد داشته باش که باز هم نمی­ توانی به عقب برگردی. شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت. استاد: چه شد؟ شاگرد: به جنگل رفتم و اولین درخت بلند را که دیدم انتخاب کردم؛ ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/1/21 توسط rayehezohur

 یک مرکز خرید وجود داشت که زنان میتوانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد. این مرکز پنج طبقه داشت و هرچه به طبقات بالاتر میرفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر میشد. اما اگر در طبقه ای دری را باز کنند باید از همان طبقه مردی را انتخاب کنند و اگر به طبقه بالاتر رفتند دیگر اجازه برگشت ندارند و هر شخص فقط یکبار میتواند از این مرکز استفاده نماید.

روزی دو دختر که با هم دوست بودند به این مرکز رفتند تا شوهر مورد نظر خود را انتخاب کنند...

بر روی درب طبقه اول نوشته بود ،"این مردان شغل و بچه های دوست داشتنی دارند.

دختری که این تابلو را خوانده بود گفت: خب بهتر از بیکاری یا بچه نداشتن است!! ولی دوست دارم ببینم در طبقات بالا چه مواردی هست!!

در طبقه دوم نوشته بود ،"این مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی و چهره زیبا دارند.

دختر گفت: هوووممم طبقه بالا چه جوریه؟؟؟

طبقه سوم نوشته بود،" این مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی و چهره های زیبا و در کار خانه نیز کمک می کنند "

دختر گفت چقدر وسوسه انگیز برویم و طبقه بعدی را ببینیم.

در طبقه چهارم نوشته بود،"این مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی و چهره های زیبا و در کار خانه کمک میکنند و در زندگی هدفهای عالی دارند.

آندو واقعا به وجد آمده بودند و دختر گفت: وای چقدر خوب چه چیز ممکن است در طبقه آخر باشد آندو از شوق زیاد شروع به گریه کردند.

آنها به طبقه پنجم رفتند آنجا نوشته شده بود : این طبقه فقط برای این است که ثابت کند زنان هیچوقت به آنچه دارند قانع نیستند.

.........................................

البته نه تنها زنان بلکه مردها هم همینطورن به طور کلی انسان ها هیچوقت به آنچه دارند قانع نیستند ...



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/1/17 توسط rayehezohur
<      1   2   3   4   5   >>   >
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • آی تی ایران
  • قالب میهن بلاگ
  • ضایعات
  • انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس