بارها شنیدیم از اطرافیان خود هنگامی که در یک جمع نشستیم در آن جمع اگر پسری در مورد ازدواج کردن صحبتی به میان بیاورد اکثر مردان متاهل در آن جمع میگویند یه موقع خیلی عذر میخوام خر نشی بری زن بگیری یا اینکه بارها به این و آن میگویند عجب اشتباهی کردم زن گرفتم امروز تصمیم دارم در این مقاله به دلایل این مسئله بپردازم .
خب همه ما میدانیم معنی ازدواج برای پسرها یا دخترها در برخی زمینهها مشترک و در برخی زمینهها متفاوته اولین مسئلهای که برای پسرها در امر ازدواج مهم تلقی میشود حفظ مسئولیت میباشد و در مورد دختران اولین مسئله معمولا آزادی میباشد در اینجا باید به نقاط اختلاف فکر کنند و آنها را به حداقل کاهش دهند. حالا آقا پسرا زمانی که تشکیل خانواده میدهند به لحاظ مسئولیت پذیری بیشتر یکسری محدودیتها نسبت به دوران مجردی براشون شکل میگیره که این طبیعیه و بایدم همینطور باشه مسلم بدونید درامد مالی مردها در دوران متاهلی چند برابر درآمد آنها در دوران مجردی میباشد و اگر یک همسر خوب اختیار کرده باشند به خیلی چیزا میرسند که در دوران مجردی آن چیزها را نداشتند بعد از یک مدتی که از زندگی گذشت مردها به این فکر میرسند که خوب منی که مثلا الان فلان میزان درآمد دارم و فلان ماشین و فلان جا هم خونه دارم چه کاری بود زن بگیرم اگه مجرد بودم که بیشتر لذتش رو میبردم تا الان که صبح تا شب باید کار کنم اما جالب اینجاست که همین آقا به این فکر نمیکنه چرا زمانی که مجرد بود این تشکیلات رو نداشت پس اگر مسئولیت زندگی مشترک به دوش او نبود مسلما فقط به اندازه تامین نیازهای خودش تلاش میکرد نه بیشتر.
پس به این درامد و این امکانات نمیرسید البته این درمورد افرادیست که دستشون تو جیب خودشونه نه جیب پدرشون.
به هر حال نگاه کردن به ازدواج از دید هوس اشتباهه چون هوس مقطعی میباشد و زود گذر، کسی شما آقایون را مجبور به ازدواج نکرده، کرده؟ پس به خاطر داشته باشید شما خودتان خواستهاید اما اینم در نظر داشته باشید ازدواج یک ریسک بزرگیست در زندگی اگر همسری انتخاب کنید که از هر نظر ایدهال باشد شما را به عرش میبرد مردان بزرگ همیشه زنان بزرگی داشتند و بالعکس اگر یک انتخاب ناصحیح انجام دهید از عرش به فرش سقوط. اولین معیار را بر پایه صداقت، صبر، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید بعدا برید سراغ ظاهر.
هیچوقت همسری انتخاب نکنید که از شما زیباتر باشد یا از نظر مادی و سطح تحصیلات از شما برتر باشد، همسری انتخاب کنید که در سطح شما باشد حتی المقدور کمی پایینتر تا بتواند به شما تکیه کند و شما را در تمامی مراحل زندگی قبول داشته باشد .
قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر میکنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی میدهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اون روزی که احساسات حقیقی شما شکل گرفت میبنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد. مسلم و پر واضح است که یکسری از شناختها در طول زندگی بدست میآید و قبل از ازدواج مشخص نمیشود حتی این درمورد شناخت فردی هم صادقه یعنی شما برخی رفتارهاتون رو زمانی میشناسید که وارد زندگی مشترک شدهاید این درمورد خودتون بود در مورد شناخت دیگری که جای خود دارد.
زیاد میبینم و میشنوم که سایرین در مورد فلان شخصی که مشکل داره میگویند زن که بگیره خوب میشه تازه اگر ازدواج کرد و خوب نشد میگن بچه دار که بشه خوب میشه و درآخرم باز میگن طلاق که بگیره خوب میشه جالبه، خواهشن اگر میخواهید انسان موفقی باشید به اینگونه حرفها توجه نکنید اگر احساس میکنید ضعفی دارید باید قبل از ازدواج اون ضعف رو برطرف کنید حتی مسائل کوچک به عنوان مثال خیلی از پسرها بد غذا هستند و همه جور غذایی نمیخورند خوب اطرافیان میگویند زن که بگیره دست پخت زنشو مجبور بخوره ای بابا این مسئله چه ربطی به ازدواج داره اگرم اونروزی که ازدواج کرد و اون غذا رو خورد به خاطر این نیست که چون همسرش این غذارو جلوی اون گذاشته، این کارو انجام میده به خاطر اینه که چون در ابتدای زندگی دو نفر بیشتر نیستند حالا اگر قرار باشه یکی از آنها هم سر سفره نیاید که دیگه نشد زندگی. و البته دلیل کم رنگ دیگری هم دارد و اون مخارج زندگی که باعث میشه هر انچه که هست رو با جان و دل نوش جان کند.